
در جهان امروز که رقابت اقتصادی میان دولتها به مرزهای دیجیتال کشیده شده، بیتکوین دیگر صرفاً یک دارایی مجازی یا ابزار معاملاتی نیست؛ به یک مؤلفه استراتژیک در معادلات مالی و امنیتی کشورها تبدیل شده است. تا سال ۲۰۲۵، بیش از ۴۶۳ هزار واحد بیتکوین به مالکیت مستقیم دولتها درآمده؛ رقمی که با وجود سهم نسبتاً کوچک از عرضه کل، ارزشی معادل دهها میلیارد دلار دارد و نقشی کلیدی در تنظیم سیاستهای مالی ایفا میکند. از ایالات متحده و چین گرفته تا بوتان، ایران و بریتانیا، شیوههای متفاوتی برای انباشت بیتکوین توسط دولتها در حال ظهور است: برخی با استخراج هدفمند، برخی با ضبط قضایی و بعضی حتی در سکوت کامل. این مقاله از کریپتوباز به بررسی دقیق نقشهی مالکیت بیتکوین در میان دولتها پرداخته و ابعاد پنهان این روند پرمناقشه را آشکار میکند آنچه در ظاهر یک دارایی دیجیتال است، در عمل ابزار نوین قدرت است.
چرا مالکیت بیتکوین توسط دولتها اهمیت دارد؟
در گذشته، واژه «ذخایر ارزی» صرفاً به دلار، یورو، طلا یا اوراق خزانهداری اشاره داشت. اما در سال ۲۰۲۵، یک دارایی دیجیتال غیرمتمرکز با عرضه محدود یعنی بیتکوین به یکی از ارکان نوظهور استراتژی مالی بسیاری از کشورها تبدیل شده است. این موضوع تنها یک انتخاب اقتصادی نیست؛ یک موضعگیری ژئوپلیتیکی است.
دولتها با خرید، استخراج یا مصادره بیتکوین، به دنبال سه هدف عمده هستند:
۱. تنوعبخشی به ذخایر ارزی ملی در برابر نوسانات بازار جهانی
۲. عبور از محدودیتهای مالی سنتی و تحریمها
۳. پاسخ به تغییرات آینده در ساختار قدرت اقتصادی جهان
برخلاف طلا، که انتقال فیزیکی و شفافیت مالکیت در آن مسائلی پیچیده است، بیتکوین امکان ذخیره، جابهجایی و نگهداری دارایی در مقیاسی عظیم و با حداقل وابستگی به نهادهای بینالمللی را فراهم کرده است. همین ویژگی باعث شده برخی دولتهابهویژه آنهایی که تحت تحریمهای بینالمللی هستند به آن نه به چشم ابزار سرمایهگذاری، بلکه بهعنوان ابزاری برای مقاومت اقتصادی نگاه کنند.در کنار آنها، فهرست افراد و کشورهایی که بالاترین میزان بیتکوین را در اختیار دارند نیز هر سال توجه بیشتری جلب میکند. اگر میخواهید بدانید دقیقاً چه کسی بیشترین بیتکوین را در سال ۲۰۲۵ دارد، این فهرست تحلیلی را در کریپتوباز بخوانید.
از سوی دیگر، در کشورهای توسعهیافته، نگاه به بیتکوین بیشتر جنبه محافظهکارانه و استراتژیک دارد. ایالات متحده، بهعنوان نمونه، از طریق مصادره داراییها در پروندههای قضایی، یکی از بزرگترین مالکان بیتکوین در جهان شده و اکنون با نگاه خزانهداری به این دارایی مینگرد. این اقدام نشانهای از یک تحول عمیق در طرز فکر دولتها نسبت به رمزارزهاست؛ تغییری که بر سیاستهای مالی، نرخ بهره، و حتی دیپلماسی بینالمللی تأثیر خواهد گذاشت.
در ادامه بررسی خواهیم کرد کدام کشورها در سال ۲۰۲۵ بیشترین میزان بیتکوین را در اختیار دارند و اینکه این دارایی دیجیتال، در سیاستهای اقتصادی آنها چه نقشی ایفا میکند.با ما همراه باشید:
1- ایالات متحده؛ از مصادره تا خزانهی رسمی بیتکوین
برای سالها، ایالات متحده مهمترین مرجع پیگیری جرائم سایبری و بازارهای سیاه رمزارزی بود؛ اما چیزی که در ابتدا بهعنوان اقدامات قضایی آغاز شد، اکنون به یکی از بزرگترین ذخایر بیتکوین در سطح جهان تبدیل شده است. دولت آمریکا در سال ۲۰۲۵ حدود ۲۰۰ هزار بیتکوین در اختیار دارد — داراییای که نهتنها از نظر عددی، بلکه از لحاظ استراتژیک، جایگاه ویژهای در خزانهداری نوین آمریکا پیدا کرده است.
ماجرا از سال ۲۰۱۳ آغاز شد، زمانیکه مقامات فدرال، بازار مشهور «Silk Road» را تعطیل کردند و اولین حجم قابلتوجهی از بیتکوین را مصادره کردند. در سالهای بعد، با افزایش توانمندی نهادهای اطلاعاتی و سایبری، آمریکا در پروندههای مختلفی از جمله عملیاتهای باجگیری، بازارهای دارکوب و کلاهبرداریهای رمزارزی موفق به توقیف دهها هزار بیتکوین شد. برخلاف گذشته که این داراییها به حراج گذاشته میشدند، از سال ۲۰۲5 روند تغییر کرده است.
تغییری در استراتژی: از فروش به انباشت
پیشتر، وزارت دادگستری و اداره مارشالهای آمریکا بیتکوینهای ضبطشده را در مزایدههای عمومی به فروش میرساندند. اما این سیاست در سال ۲۰۲۵ تغییر کرد. «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور وقت، با امضای یک فرمان اجرایی، دستور ایجاد ذخیره استراتژیک بیتکوین ایالات متحده را صادر کرد؛ اقدامی که برای نخستینبار، این دارایی را بهطور رسمی بخشی از خزانهی فدرال معرفی کرد.
این تصمیم یک پیام واضح داشت: بیتکوین صرفاً یک ابزار مالی ضبطشده نیست، بلکه میتواند مانند طلا یا اوراق قرضه، عنصری کلیدی در قدرت اقتصادی ملی باشد. اکنون داراییهای رمزنگاریشده تحت مالکیت دولت در یک ساختار متمرکز نگهداری میشوند، با مکانیزمهای امنیتی چندلایه و نظارت خزانهداری.
ابعاد ژئوپلیتیکی ذخیره بیتکوین آمریکا
نگهداری این دارایی در سطح دولتی، ایالات متحده را در موضعی قرار میدهد که نهتنها از منظر اقتصادی، بلکه از منظر ژئوپلیتیکی نیز قابل تحلیل است:
-
در بحبوحهی کاهش وابستگی به دلار توسط برخی کشورها، دولت آمریکا با تملک مستقیم بیتکوین بهدنبال کنترل نسبی بر داراییهای غیرمتمرکز است.
-
آمریکا در مقابل رقبایی مانند چین یا ایران که بهطور خاموش در حال افزایش ذخایر BTC هستند، یک موضع کاملاً آشکار و قانونی اتخاذ کرده و آن را تبدیل به ابزار دیپلماتیک کرده است.
-
برخی تحلیلگران معتقدند ایالات متحده با این کار زیرساختهای حقوقی برای رمزارز ملی یا سیاستگذاری جهانی درباره کریپتو را زمینهسازی میکند.
نکتهی جالب:
در آوریل ۲۰۲۵، دولت آمریکا اقدام به انتقال ۲ میلیارد دلار بیتکوین به کیفپولهای خزانهداری کرد؛ حرکتی که کارشناسان آن را بهمنزلهی “تست زیرساخت خزانهداری دیجیتال” تعبیر کردند.
2- چین؛ قدرت خاموش با داراییهای بلااستفاده؟
در میان بازیگران دولتی حاضر در بازار بیتکوین، چین جایگاهی خاص و پیچیده دارد؛ جایگاهی که همزمان پر از ابهام، قدرت، و تضاد است. این کشور با وجود ممنوعیت کامل تجارت و استخراج رمزارزها در داخل مرزهای خود، همچنان یکی از بزرگترین مالکان بیتکوین در جهان به شمار میرود. اما برخلاف آمریکا که مالکیت خود را علنی کرده، چین سیاست سکوت و ابهام را در پیش گرفته است.
میراث ماجرای PlusToken
نقطهعطف مالکیت بیتکوین در چین به سال ۲۰۱۹ بازمیگردد، زمانی که مقامات این کشور در پی انهدام کلاهبرداری عظیم «PlusToken»، موفق به ضبط بیش از ۱۹۰ هزار بیتکوین شدند. این عدد حیرتانگیز معادل میلیاردها دلار دارایی دیجیتال بود — رقمی که در آن زمان حتی از ذخایر بسیاری از صرافیهای بزرگ هم فراتر میرفت.
اما از آن زمان تاکنون، هیچ نهاد رسمی در چین جزئیاتی درباره سرنوشت این بیتکوینها ارائه نداده است. آیا آنها به فروش رفتهاند؟ در کیفپولهای سرد دولتی نگهداری میشوند؟ یا اصلاً منتقل شدهاند؟ پاسخ قطعی وجود ندارد.
تحلیلگران چه میگویند؟
برخی کارشناسان بلاکچین با بررسی دادههای زنجیره، معتقدند بخشهایی از این داراییها بهآرامی و بیسروصدا وارد بازار شدهاند. ردپاهایی از انتقال BTC در حجم بالا از آدرسهای مرتبط با دولت چین به صرافیهای آسیایی مشاهده شده، اما این شواهد هرگز توسط مقامات تأیید یا رد نشدهاند.
در مقابل، گروهی دیگر بر این باورند که چین این داراییها را دقیقاً مانند ذخایر طلا، در کیفپولهای سرد دولتی نگاه داشته است — بیحرکت، بدون انتشار عمومی، و صرفاً بهعنوان اهرمی در معادلات آینده اقتصادی.
تناقضی به سبک پکن
این رفتار محتاطانه چین را در موقعیتی متناقض قرار داده است: از یکسو، کشور قانونیترین چارچوب سرکوب رمزارزها را پیاده کرده، و از سوی دیگر، یکی از ثروتمندترین دولتها در حوزه دارایی دیجیتال است. این تناقض اگرچه برای ناظران خارجی عجیب بهنظر میرسد، اما در واقع بخشی از سیاست شناختهشدهی «دوسطحی» چین است: یک چهره برای مصرف داخلی، و چهرهای دیگر برای رقابت جهانی.
در شرایطی که بسیاری از دولتها تلاش میکنند با شفافسازی داراییهای دیجیتال خود اعتماد بازار را جلب کنند، چین مسیر معکوس را در پیش گرفته و کنترل مطلق را به شفافیت ترجیح داده است.
بوتان؛ کشوری که برق را به بیتکوین تبدیل کرد
در دل کوهستانهای هیمالیا، کشوری با جمعیتی کمتر از تهران، یکی از جسورانهترین برنامههای اقتصادی دیجیتال دنیا را در سکوت کامل اجرا کرده است: تبدیل انرژی برقآبی به بیتکوین. بوتان، کشوری با تولید مازاد انرژی و ساختاری نیمهمتمرکز اقتصادی، از سال ۲۰۱۹ به استخراج بیتکوین روی آورده — بیآنکه بسیاری از جهان حتی متوجه شوند.
استخراج دولتی بدون سر و صدا
بر اساس اطلاعات رسمی، نهاد اقتصادی اصلی کشور یعنی Druk Holding & Investments (DHI) عملیات استخراج بیتکوین را بهطور مستقیم و با هدایت حاکمیت مرکزی پیش میبرد. این اقدام بخشی از یک طرح توسعه دیجیتال درونزا و در چارچوب استراتژی انرژی پایدار بوتان است. بدون تبلیغات، بدون هیاهو و کاملاً در چارچوب برنامهریزیشده.
تا سال ۲۰۲۵، ذخایر دولتی بوتان به ۱۲ تا ۱۳ هزار BTC رسید؛ رقمی معادل ۱.۱ تا ۱.۳ میلیارد دلار که برای کشوری با GDP حدود ۳ میلیارد دلار، حیرتانگیز است. بیش از ۳۰ تا ۴۰ درصد اقتصاد کشور با بیتکوین همسنگ شده رقمی که هیچ کشور دیگری به آن نزدیک هم نشده. نکته ایی که این کشور را از بقیه متمایز میکند این است که در مقایسه با کشورهای بزرگتر که از مصادره یا ذخیره اجباری رمزارز بهره بردند، بوتان با استخراج سبز، بدون وابستگی به سوخت فسیلی، بیتکوین را وارد خزانه دولت کرده است. این مدل نه تنها سودآور است، بلکه در سطح بینالمللی به عنوان الگویی قابل دفاع مطرح شده.
اوکراین؛ بیتکوین پناهگاه مالی در میانه جنگ
زمانیکه در فوریه ۲۰۲۲ ارتش روسیه حمله گستردهای به اوکراین آغاز کرد، این کشور ناگهان با یک بحران همهجانبه مواجه شد؛ نه فقط نظامی، بلکه مالی. در این میان، اوکراین بهشکلی غیرمنتظره به بیتکوین و رمزارزها بهعنوان ابزاری اضطراری برای تأمین مالی متوسل شد روشی که حتی در کشورهای پیشرفته نیز سابقه نداشت.
استفاده از بیتکوین برای تأمین جنگ و کمکهای بشردوستانه
اوکراین در هفتههای ابتدایی جنگ، با راهاندازی کیفپولهای رمزارزی عمومی، موفق شد بیش از ۷۰ میلیون دلار کمک دیجیتال جذب کند. این کمکها از سوی شهروندان عادی، DAOها، صرافیها و فعالان حوزه کریپتو از سراسر جهان ارسال شدند. بیتکوین، اتریوم و تتر بهسرعت به بخشی از ابزار لجستیک دولت تبدیل شدند.
این داراییها برای تأمین تجهیزات نظامی، امدادرسانی فوری، بازسازی زیرساختها و تدارکات مرزی استفاده شدند — بهصورتی که سنتیترین نهادهای مالی جهانی در آن لحظه از اجرای آن عاجز بودند.
چه مقدار بیتکوین در اختیار دولت اوکراین باقی مانده است؟
تا اواسط سال ۲۰۲۵، دولت اوکراین تنها حدود ۱۸۶ بیتکوین در کیفپولهای رسمیاش حفظ کرده است. این عدد نشان میدهد برخلاف برخی کشورها که BTC را برای ذخیره نگه میدارند، اوکراین رمزارزها را خرج کرده است، نه احتکار. این مدل «استفاده اضطراری» از بیتکوین، یکی از متفاوتترین کاربردهای دولتی از دارایی دیجیتال محسوب میشود؛ نه بهعنوان ابزار سرمایهگذاری یا مقابله با تورم، بلکه بهعنوان سلاح مالی در میانه جنگ.
السالوادور؛ بلندپروازانهترین تجربهی بیتکوین در جهان
در سال ۲۰۲۱، «نایب بوکله»، رئیسجمهور السالوادور، با اعلام پذیرش بیتکوین بهعنوان پول رسمی کشور، جهان را غافلگیر کرد. این تصمیم در کشوری کوچک با اقتصادی شکننده، نهفقط یک تصمیم مالی، بلکه یک مانور ژئوپلیتیکی جسورانه محسوب میشد. بوکله این اقدام را تلاشی برای استقلال مالی، جذب سرمایه بینالمللی و ارتقای شمول مالی معرفی کرد. اما آیا این رؤیا محقق شد؟
ایران؛ وقتی بیتکوین جای دلار را میگیرد
برخلاف بسیاری از دولتهایی که بیتکوین را از طریق مصادره، خرید یا قانونگذاری رسمی وارد سیستم خود کردهاند، ایران مسیر منحصربهفردی را برگزیده: استخراج دولتی برای انباشت خاموش. در شرایط تحریمی و فشارهای مالی بینالمللی، این رمزارز به ابزاری غیررسمی اما کارآمد برای تثبیت اقتصادی و پرداختهای بینالمللی بدل شده است.
استخراج قانونی، اما فقط برای بانک مرکزی
از سال ۲۰۱۹، دولت ایران استخراج بیتکوین را بهعنوان یک صنعت قانونی بهرسمیت شناخت، بهشرط آنکه ماینرها مجوز داشته باشند و بیتکوین استخراجشده را مستقیماً به بانک مرکزی ایران تحویل دهند.
این سیاست، چند هدف همزمان را دنبال میکرد:
-
تبدیل برق یارانهای کشور به دارایی با ارزش جهانی
-
تأمین منابع ارزی بدون وابستگی به دلار یا SWIFT
-
ایجاد بازاری شبهرسمی برای انتقال رمزارزهای قابلردیابی به خزانهی دولت
ایران چقدر بیتکوین دارد؟
هیچ آمار رسمی منتشر نشده، اما تحلیلهای بلاکچینی و گزارشهای نهادهای بینالمللی سهم ایران را بین ۴٪ تا ۷٪ از هشریت جهانی تخمین میزنند — رقمی که نشاندهندهی سطح فعالیت گسترده استخراج در کشور است. با فرض استخراج قانونی و فروش به بانک مرکزی، این یعنی ایران میتواند یکی از ۵ دارندهی بزرگ بیتکوین جهان باشد، حتی اگر هرگز آن را اعلام نکند.
پشتصحنهی خاکستری در ماینینگ
در کنار شبکهی استخراج قانونی، ایران با یک اقتصاد زیرزمینی گستردهی رمزارزی مواجه است. ماینرهای غیرمجاز در روستاها، کارخانههای متروکه و حتی مراکز صنعتی دولتی، بدون مجوز و در سکوت فعالیت میکنند. این فعالیتها اغلب از برق صنعتی، کشاورزی یا خانگی یارانهای بهره میبرند در شرایطی که خود مردم با خاموشیهای گسترده دستوپنجه نرم میکنند.
برخی برآوردها حاکیست که بیش از ۵۰٪ از بیتکوین استخراجشده در ایران خارج از شبکهی قانونی تولید میشود. این عملیاتها، اگرچه غیرقانونیاند، اما در بسیاری موارد به شبکهی رسمی صرافیها یا حتی خزانهی دولت ختم میشوند. روند جذب این داراییها نه شفاف است و نه پیگیریپذیر.جالبتر آنکه دولت برای کنترل این وضعیت، سامانههایی طراحی کرده که در آن مردم میتوانند فعالیت ماینرهای غیرمجاز را گزارش دهند و در ازای آن، پاداش نقدی دریافت کنند.
جدول مالکیت بیتکوین دولتها در سال ۲۰۲۵
کشور | تعداد بیتکوین تخمینی | روش مالکیت یا کسب بیتکوین | وضعیت مالکیت دولتی |
---|---|---|---|
ایالات متحده | ۲۰۰,۰۰۰ BTC | مصادره از جرائم سایبری | رسمی و در خزانهداری متمرکز شده است |
چین | ۱۹۰,۰۰۰ BTC | مصادره از پروژه PlusToken | نامشخص – بدون شفافیت یا بیانیه رسمی |
ایران | نامشخص (حدود ۵–۷٪ هشریت جهانی) | استخراج قانونی از طریق ماینرهای مجاز | دولتی، ولی فاقد شفافیت رسمی |
بریتانیا | ۶۱,۰۰۰ BTC | مصادره در پرونده پولشویی | در حال بررسی نگهداری در سطح دولت |
السالوادور | ۶,۰۰۰ BTC | خرید رسمی توسط دولت از ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۵ | قانونی تا ۲۰۲۵، سپس حالت نیمهرسمی |
بوتان | ۱۲,۰۰۰ تا ۱۳,۰۰۰ BTC | استخراج مستقیم با انرژی برقآبی توسط DHI | کاملاً دولتی و تحت مدیریت متمرکز |
اوکراین | ۱۸۶ BTC | کمکهای جهانی به دولت در زمان جنگ | صرفشده؛ نقش اضطراری داشته است |
امارات متحده عربی | ادعایی (تا ۴۲۰,۰۰۰ BTC) | گزارشهای غیررسمی درباره مصادره سرمایهگذاریهای کلاهبردارانه | فاقد تأیید رسمی – مورد اختلاف تحلیلگران |
بلغارستان | ادعایی (۲۰۰,۰۰۰ BTC) | مصادره در عملیات ضدجرایم سایبری در ۲۰۱۷ | تناقض در بیانیههای رسمی – وضعیت نامعلوم |
فنلاند | ۹۰ BTC | ضبط قانونی در پروندههای کیفری | مالکیت دولتی تأیید شده |
گرجستان | ۶۶ BTC | مصادره قضایی | مالکیت رسمی اما در سطح محدود |
ونزوئلا | ۲۴۰ BTC | مرتبط با پروژههای رمزارزی مانند Petro | مالکیت احتمالی – فاقد گزارش رسمی |
وقتی عدم شفافیت خودش یک استراتژی است
برای برخی کشورها، سکوت فقط نشانهی نداشتن نیست بلکه خودش یک تاکتیک ژئوپلیتیکی است. دولتهایی که نمیخواهند در رادار نهادهای مالی جهانی یا رقبای منطقهای دیده شوند، بیتکوین را در سایه میخرند، استخراج میکنند یا نگه میدارند.
در فضای مالی سنتی، چنین سطحی از پنهانکاری غیرممکن بود. اما رمزارزها این قواعد را تغییر دادهاند. آدرسهای بینام، بازارهای همتابههمتا و کیفپولهای سرد امکان نگهداری صدها هزار بیتکوین را بدون افشای هویت مالک فراهم کردهاند و این همان چیزیست که کشورهای خاموش را خطرناک و مؤثر میکند.
نتیجهگیری
مالکیت بیتکوین توسط دولتها در سال ۲۰۲۵ دیگر یک پدیده حاشیهای نیست؛ بخشی از ساختار قدرت اقتصادی قرن جدید شده است. از ایالات متحده و چین که با سیاستهای متفاوت دارایی دیجیتال را در کنترل خود گرفتهاند، تا کشورهایی مثل بوتان و ایران که هرکدام با منطق متفاوتی از منابع بومی بهرهبرداری کردهاند، بیتکوین در حال جای گرفتن در سطح تصمیمسازی کلان حاکمیتی است حتی اگر بیصدا و پنهان.
اینکه بیتکوین بهعنوان یک دارایی بدون مرز و غیرمتمرکز، امروز به ابزار ذخیرهسازی و حتی مقاومت مالی دولتها تبدیل شده، نشان از ورود رمزارزها به عصر سیاستگذاری رسمی و ژئوپلیتیک جهانی دارد. پرسش اصلی حالا این نیست که کدام دولت بیتکوین دارد؛ بلکه این است که کدام دولت هنوز وارد این بازی نشده و با چه بهایی در حال عقبماندن از شکلگیری نظم مالی آینده است.