
ارز دیجیتال اور اسکیل (EverScale / EVER) یکی از پروژههای نوآورانه در حوزه بلاکچین است که برخلاف بسیاری از پروژههای صرفاً مالی، بر زیرساخت مقیاسپذیر، امنیت و اکوسیستم چندلایه متمرکز شده است. این بلاکچین بهعنوان ادامهی مسیر پروژه Free TON شکل گرفت و اکنون با نام جدید EverScale شناخته میشود. هدف اصلی آن، ارائه بستری سریع و مقیاسپذیر برای پرداختها، قراردادهای هوشمند و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (dApps) است؛ بهطوری که بتواند در ابعاد واقعی اقتصاد جهانی، نیاز کاربران و توسعهدهندگان را پاسخ دهد.
Masterchain: بهعنوان لایه مدیریت مرکزی، قوانین کل شبکه، پارامترهای عمومی، تایید صحتِ عملکرد Workchains را نگه میدارد.
Workchains (زنجیرههای کاری): زنجیرههایی هستند که تراکنشها و قراردادهای هوشمند را اجرا میکنند. این Workchains قابل تخصیصاند: هر workchain میتواند منطق مخصوص خود داشته باشد، حتی ماشین مجازی خاص خود؛ بههمین دلیل امکان ساخت اپچِینها (application-specific chains) وجود دارد.
Workchains به شاردها تقسیم میشوند: shardchains بخشهایی از کار اجرای تراکنشها را بهعهده دارند. این تقسیم بندی به دو منظور انجام میشود: شاردینگ محاسباتی (پردازش تراکنشها/ قراردادها) و شاردینگ ذخیرهسازی (دادهها و وضعیت).
Everscale از مفهوم threads یا تردها استفاده میکند که زیرمجموعههایی از آدرسها و قراردادها هستند که توسط گروهی از ولیدیتورها پردازش میشوند. اگر بار شبکه افزایش یابد، یک workchain ممکن است به چند ترد تقسیم شود. این موضوع باعث میشود مقیاسپذیری تقریباً «قابل رشد برحسب نیاز» (on-demand scalability) فراهم شود.
ماشین مجازی Everscale به نام Threaded Virtual Machine (TVM) است. این ماشین مجازی امکان اجرای قراردادهای هوشمند را به روشی آسنکرون فراهم میکند، نه به صورت همزمانِ سنتی (همانند بسیاری از بلاکچینهای قدیمی). یعنی هر قرارداد هوشمند (smart contract) بهصورت یک “actor” عمل میکند: دریافت پیام (message)، تغییر حالت، ارسال پیام داخلی یا خارجی، و حتی ساخت قرارداد جدید.
مدل پیامها در Everscale دو نوع است: پیامهای خارجی (external messages) — که از کاربر یا محیط بیرون به قراردادها میآیند — و پیامهای داخلی (internal messages) بین قراردادها. این پیامها میتوانند حامل داراییها یا داده باشند.
چند نکته که در برخی مقالات دیده نشده یا کمتر برجسته شدهاند:
فرمت داده BoC (Bag of Cells)
همهی دادهها در Everscale – حسابها، تراکنشها، پیامها و بلاکها – به صورت سلولهایی در یک ساختار داده به نام BoC ذخیره میشوند. این ساختار کمک میکند دادهها به شیوهای قابل جداسازی، کم حجم، و بهینه برای انتقال بین نودها باشند.
پروتکل REMP
REMP یا Reliable External Message Protocol برای تضمین تحویل دقیق پیامهای خارجی طراحی شده است؛ یعنی وقتی کاربر یا سیستم بیرونی پیامی به بلاکچین میفرستد، این پیام با تضمین به مقصد میرسد و رولبک یا از بین رفتن آن به حداقل کاهش مییابد. این پروتکل در کارایی و اعتماد شبکه نقش کلیدی دارد.
DeNS یا سیستم نامگذاری در شبکه
Everscale یک سیستم نام دامنه غیرمتمرکز دارد (EverName یا DNS غیرمتمرکز) که آدرسهای حافظه قراردادها یا کاربران را قابل خواندنتر میکند. این سیستم در تجربه کاربری اهمیت زیادی دارد: بهجای آدرسهای پیچیده، میتوان نامهایی سادهتر برای کیفپولها یا قراردادها داشت.
ویژگیهای کاربری مانند Invisible Bridge
پلهایی (bridges) مثل Octus Bridge در اکوسیستم Everscale وجود دارند که امکان تبادل بین زنجیرهای فراهم میکنند. همچنین برخی راهکارها پیشنهاد شدهاند که کاربران بدون داشتن EVER بتوانند تراکنشهایی انجام دهند و هزینهها به طریق دیگری محاسبه شوند (بهصورت معادل موجودیشان) اینها نوآوریهایی هستند که ممکن است تجربه کاربری را تسهیل کنند.
توکن بومی شبکه EVER است. استفادهها شامل پرداخت هزینه تراکنش، اجرای قراردادهای هوشمند، و شرکت در حاکمیت شبکه.
بخشی از عرضه توکن در خزانه (Treasury) برای اعطای گرنتها و رشد اکوسیستم نگهداری میشود.
استیکینگ امکانپذیر است و کاربرانی که توکنهایشان را قفل میکنند، به عنوان ولیدیتور یا پشتیبان شبکه سهیم میشوند. حاکمیت شبکه معمولاً با ابزارهای DAO انجام میشود؛ پیشنهادات توسعه، تخصیص گرنت و سیاستها از طریق رأی فعالان شبکه قابل انجام است.
چند اتفاق مهم اخیر که باید به آنها توجه کنید:
| تاریخ | رویداد | اهمیت و اثر |
|---|---|---|
| حدود Everpoint 2025 در تاشکند، ازبکستان | کنفرانسی مهم برای Everscale برگزار شد. | قیمت EVER در همین دوره ~۴۲.۶٪ جهش کرد؛ نشاندهندهی انگیزه و توجه سرمایهگذاران به اکوسیستم Everscale پس از نمایش پیشرفتها و همکاریها. |
| بهروزرسانی کیفپول و دامنه .ever | ارتقا در لایه دامنه Web3 به همراه دامنههای .ever در کیفپولها | این امر میتواند استفادهی عمومی را راحتتر کند؛ زمانی که آدرسها و تعاملات با قراردادها برای کاربر معمولی سادهتر شوند، پذیرش بالاتر میرود. |
| تحرک در بازار آلتکوینها | وقتی بیتکوین و اتریوم کم جنبوجوشاند، سرمایهها به پروژههایی مانند EVER وارد میشوند. | ریسک این است که این نوع تحرکها موقتی باشند؛ مهم است که بعد از تغذیه احساس عمومی، پروژه پیشرفت ملموسی داشته باشد تا ثبات قیمت کمک کند. |
مقیاسپذیری دینامیک: توانایی تقسیم اتوماتیک به تردها و شاردها در پاسخ به بار شبکه، یکی از بزرگترین ویژگیهاست.
آسنکرون بودن عملیات:پردازش پیامها و تراکنشها بدون انتظار همگامسازی کامل، که باعث کاهش تأخیر و افزایش کارایی میشود.
هزینه پایین تراکنش و زمان نهایی شدن سریع: بسته به شاردینگ و بهینهسازیها، تأخیر نهایی شدن (finality) نسبتاً کم است.
انعطافپذیری در اکوسیستم: امکان ایجاد workchains خاص، قراردادهای هوشمند به زبانهای مختلف، و امکاناتی مانند دامنه و هویت غیرمتمرکز.
هرچقدر معماری فنی قوی باشد، پیادهسازی کامل ویژگیها نیازمند زمان و دقت است — بهخصوص در اجزایی که تعامل بین تردها یا workchains دارد. اگر هماهنگی بین این قسمتها خوب عمل نکند، ممکن است مشکلاتی مانند گره افتادن وضعیت (state sync issues)، تأخیر پیامها یا ناسازگاری دادهها رخ دهد.
مقیاس اقتصادی و تعامل با پروژههای خارجی: پروژههایی که میخواهند بر مبنای EVER ساخته شوند یا بین زنجیرهای عمل کنند، باید پلها و سازگاری با استانداردها را بهخوبی انجام دهند تا نقدینگی و تعامل بالا باشد.
رقابت شدید در لایه ۱: شبکههایی مثل Ethereum (با لایههای دوم)، Solana، NEAR، Aptos و غیره. هرکدام مزایا و معایب خود را دارند. Everscale باید متمایز باقی بماند.
پذیرش عمومی / UX: برای کاربران عادی، مسائل مثل فهم آدرسها، هزینه گس، سرعت تعامل، کیفپول مناسب، تجربه کاربری مهم است. آنها ممکن است فنی بودن پشت پروژه را نبینند، اما اگر استفاده ساده نباشد، استقبال کمتری خواهند داشت.
مقررات و نظارت قانونی: با پیشرفت پروژه، احتمالاً قوانین محلی در کشورها برای ارز دیجیتال، هویت دیجیتال و حاکمیت بلاکچینها تأثیرگذار خواهند بود؛ هر تغییری در قوانین بینالمللی یا داخلی میتواند برای پروژه فرصت یا تهدید باشد.
پروژههای دولتی یا CBDCها: دولتها و بانکها به دنبال گزینههایی برای انتشار ارز دیجیتال ملیاند. معماری Everscale برای این کار مناسب است چون مقیاسپذیری بالا + امنیت + توانایی سفارشیسازی.
برنامههای Web3 عمومی و شبکههای اجتماعی غیرمتمرکز: بار بالا و نیاز به تعامل سریع بین کاربران (چت، پست، لایک، و غیره) Everscale میتواند بستری قدرتمند باشد.
بازیها و متاورس: بازیهای با تعامل زیاد، NFTها، دنیای مجازی نیازمند مقیاس زیاد و زمان پاسخگویی کم؛ اینها فضاهاییاند که Everscale میتواند رقابتی باشد.
گسترش پلها و تعامل بین بلاکچینی (cross-chain): هرچه بتواند آسانتر کاربر یا پروژهها را به شبکه بیاورد از سایر زنجیرهها، یا بتواند داراییها را جابهجا کند، اکوسیستمش را بزرگتر و جذابتر میکند.
توسعه ابزارهای کاربری (wallets, دامنهها, هویت غیرمتمرکز): تجربه کاربری برای عموم مردم مهم است؛ کارهایی که اخیراً صورت گرفته مثل دامنه .ever یا کیفپولهای با امکانات جدید قابل تقدیراند.
در کوتاهمدت، پس از رویداد Everpoint 2025، احتمالاً شاهد نوسانهای قیمتی باشیم که ناشی از انتظارات است؛ اما ثبات قیمت و رشد واقعا ماندگار، بستگی دارد به اجرای آنچه وعده داده شده است (ارتقاءها، همکاریها، پروژههای مختلف).
در میانه و بلندمدت، اگر Everscale بتواند تعدادی پروژه خوب با کاربرد واقعی جذب کند، مخصوصاً در بخش DeFi، NFT و اپلیکیشنهای با نیاز مقیاس بالا، کاربرانی که عادت به استفاده از بلاکچینی راحت و سریع دارند افزایش مییابند. همینها باعث افزایش تقاضا برای EVER و شاید افزایش قیمت و ارزش بازار شوند.
اما اگر مشکلات فنی، تأخیر در توسعه، یا رقابت سخت لایه ۱ باعث کندی شوند، ممکن است سرمایهگذاران و علاقهمندان به پروژههای “آلتکوین” کوچکتر نگاه کنند — نوسان زیاد احتمال دارد.
اجرای کامل ویژگیهایی که اعلام شدهاند: مخصوصاً بخشهایی مانند حاکمیت، بهبود کیفپولها، دامنهها، هویت غیرمتمرکز، و پلها. اگر کارها سریع پیش بروند، اعتماد عمومی بیشتر خواهد شد.
پروژههای کاربردی و نمونههای واقعی: بازی، شبکه اجتماعی، اپلیکیشنهایی که قابل استفاده بودنشان برای مردم عادی مشهود است.
افزایش تعامل با سایر بلاکچینها و همکاریها: رشد پروژه نیازمند این است که بتواند به راحتی داراییها یا دادهها را بین Everscale و شبکههای دیگر انتقال دهد، همکاری با صرافیها، پروژههای بلاکچینی، یا حتی شرکتها و موسسات سنتی.
بهبود تجربه کاربری برای کسانی که تازه وارد دنیای بلاکچیناند: سادهتر بودن کیفپول، آدرسها، استفاده از دامنه بهجای آدرس پیچیده، آموزشها، رابط گرافیکی قوی، هزینههای شفاف.
نظارت قانونی و استانداردها: قوانین دیجیتال، قوانین حفاظت از داده، مقررات ارز دیجیتال در کشورها ممکن است برای پروژههایی مثل Everscale فرصت یا مانع ایجاد کنند؛ پروژه باید آماده همخوانی با استانداردها و مقررات باشد.