
نیمه دوم سال ۲۰۲۵، برای بسیاری از سرمایهگذاران حوزه رمزارز نه صرفاً یک بازه زمانی، بلکه نقطهای تعیینکننده در مسیر تحول بازار محسوب میشود. در حالی که بخش بزرگی از پروژههای پیشین یا در مرحله بلوغ هستند یا دچار رکود، موجی تازه از ICOها و IDOها در حال شکلگیری است؛ پروژههایی که ادعا میکنند قرار است آینده را بازتعریف کنند.
سرمایهگذاران حرفهای بهجای دنبالکردن اخبار روزمره، چشم به پروژههایی دوختهاند که هنوز در مرحله تأمین مالی اولیه هستند. درست همین جاست که درک دقیق از ساختار و ارزش پروژههای نوظهور میتواند تفاوت میان یک ورود هوشمندانه و یک فاجعه سرمایهگذاری باشد.در این مقاله از کریپتوباز، نگاهی دقیق و تحلیلی داریم به مهمترین پروژههایی که قرار است در ماههای آینده عرضه اولیه شوند؛ از غولهای آیندهدار تا نوپاهایی که شاید فردا دیگر اسمی از آنها نباشد.
چرا هنوز ICO و IDO برای بازار مهماند؟
عرضه اولیه سکه (ICO) و عرضه اولیه غیرمتمرکز (IDO) دو روشی هستند که پروژههای جدید کریپتویی از طریق آنها سرمایه جذب میکنند. در ICO، فروش توکنها مستقیماً توسط تیم پروژه انجام میشود، اغلب با تبلیغات گسترده و قبل از ساخت محصول نهایی. اما در IDO، این فرآیند روی پلتفرمهای غیرمتمرکز (مثل DEXها) انجام میگیرد که معمولاً شفافتر، سریعتر و در معرض قضاوت جامعه کاربری هستند.
این دو روش در سالهای گذشته هم فرصتساز بودهاند، هم بحرانساز. از یک سو پروژههایی مانند اتریوم و سولانا در ابتدا از طریق ICO به موفقیت رسیدند. از سوی دیگر، هزاران پروژه بیهویت با وعدههای سود نجومی، سرمایه میلیونها نفر را دود کردند.
اما نکته اینجاست: در بازاری که روزبهروز رقابتیتر میشود، ICO و IDO هنوز از معدود ابزارهایی هستند که به پروژههای جدید اجازه میدهند سریع و بدون واسطه وارد بازی شوند. این یعنی اگر تحلیل درستی داشته باشید، میتوانید در ابتدای مسیر رشد یک پروژه وارد شوید؛ همانجایی که بیشترین بازدهی نهفته است. با این حال، اهمیت ICO و IDO فقط به سود احتمالی محدود نمیشود. در بازار خسته از پروژههای تکراری، عرضه اولیههای خوب میتوانند نشاندهندهی ورود نسل جدیدی از فناوری و کاربردها باشند. چیزی که نهتنها برای سرمایهگذار جذاب است، بلکه مسیر آینده بازار را نیز تغییر میدهد.
چطور پروژههای ICO و IDO را ارزیابی کنیم؟
ورود به یک عرضه اولیه، بدون ارزیابی دقیق، شبیه پرش در استخری با عمق نامشخص است. گرچه وعدهها در دنیای رمزارز زیادند، اما آنچه یک پروژه را واقعاً از میان صدها گزینه متمایز میکند، شاخصهایی است که در پشت پرده آن پنهان شدهاند. اگر این شاخصها را درست بخوانیم، میتوانیم بهجای طعمه شدن، در موقعیت شکار فرصت باشیم.
تیم توسعهدهنده: چه کسانی پشت پروژهاند؟
هیچ چیز به اندازه یک تیم شناختهشده و باسابقه نمیتواند اعتبار یک پروژه را بالا ببرد. بررسی رزومه اعضای اصلی تیم، مشارکتهای قبلی، سابقه شکست یا موفقیت، و میزان شفافیت اطلاعات آنها در وایتپیپر و شبکههای اجتماعی، اولین قدم هوشمندانه است. پروژهای که چهرههای آن حاضر نیستند هویت خود را فاش کنند، احتمالاً چیز زیادی برای پنهان کردن دارد.
نگاهی دقیق به تقسیمبندی توکنومیک
نحوه توزیع توکنها، قفلبودن یا نبودن بخشی از آن برای تیم و سرمایهگذاران اولیه، و میزان تورم پیشبینیشده، مشخص میکند که پروژه قرار است عدالت مالی ایجاد کند یا فقط برای جمعکردن سرمایه طراحی شده است. اگر سهم تیم از توکنها بیش از حد زیاد باشد و مدت زمان نگهداری (vesting) کوتاه باشد، این زنگ خطر است.
زیرساخت پروژه روی کدام بلاکچین ساخته شده؟
اینکه پروژه روی چه بلاکچینی ساخته شده اهمیت دارد؛ پروژهای که روی شبکههای قوی و اثباتشدهای مثل اتریوم, پولکادات, یا سولانا راهاندازی شود، در نگاه اول قابلاعتمادتر از پروژههایی است که روی شبکههای ناشناخته و ارزان توسعه یافتهاند. همچنین باید بررسی کرد آیا پروژه نوآوری فنی دارد یا فقط یکی دیگر از هزار توکن تکراری است که صرفاً نامی جذاب دارد.
پروژهای که قبل از عرضه اولیه، در دیسکورد و توییتر فعال است و مخاطبان واقعی دارد، از پروژهای که فقط فالوئرهای فیک دارد قابل تمایز است. همچنین اگر مشارکتهایی با برندها یا صرافیهای معتبر اعلام شده باشد، نشاندهندهی آمادگی پروژه برای اجراست، نه فقط ایدهپردازی.
وایتپیپر: هنوز هم سند هویت است
وایتپیپر نباید فقط پر از اصطلاحات فنی و وعدههای بیپشتوانه باشد. سند خوب، مسیر فنی، نقشه راه، اهداف کوتاهمدت و بلندمدت و نحوه استفاده از منابع جذبشده را به وضوح بیان میکند. اگر چیزی برای پنهان کردن نباشد، وایتپیپر دقیق و بیابهام است.
برترین پروژههای ICO/IDO در نیمه دوم ۲۰۲۵
در ادامه، چند پروژه منتخب را بررسی میکنیم که در ماههای آینده وارد مرحله عرضه اولیه خواهند شد. این پروژهها بر اساس چند معیار انتخاب شدهاند: تازگی ایده، تیم توسعهدهنده، شبکهی مقصد، جذابیت توکنومیک، میزان تقاضای اولیه در جامعه و پشتوانههای فنی یا سرمایهگذاری.
توجه: هیچکدام از پروژههای زیر، توصیه سرمایهگذاری نیستند. تحلیلها صرفاً جهت بررسی و درک بهتر فضای بازار ارائه میشوند.
ZENTIH Protocol (زنیث)
زنیث یکی از جاهطلبانهترین پروژههای دیفای نیمه دوم ۲۰۲۵ است که قرار است عرضه اولیهاش در شهریور ماه روی شبکهی آربیتروم برگزار شود.
هدف این پروتکل، بازتعریف مدیریت نقدینگی در سیستمهای وامدهی غیرمتمرکز است. برخلاف مدلهای سنتی بازارسازی خودکار (AMM)، زنیث از الگوریتمهای یادگیری ماشینی برای بهینهسازی نرخ بهره و کشف قیمت در لحظه استفاده میکند. همین مسئله، آن را به یکی از معدود پروژههایی تبدیل کرده که واقعاً یک نوآوری فنی قابل لمس ارائه میدهد. تیم توسعهدهنده آن پیشتر در پروژههای معتبری مثل Synthetix و dYdX حضور داشتهاند، که اعتبار فنی آن را افزایش میدهد. در مرحلهی تستنت، این پلتفرم موفق شد بیش از ۱۰ میلیون دلار نقدینگی آزمایشی جذب کند، که نشانهای از استقبال اولیه جامعه دیفای از آن است.
LuminaChain (لومیناچین)
لومیناچین یکی از پروژههاییست که دقیقاً در نقطه تلاقی هوش مصنوعی و دنیای NFTها ایستاده. قرار است در مهر ۱۴۰۴ عرضه اولیه خود را از طریق IDO روی شبکه سولانا انجام دهد.
این پروژه با هدف ایجاد یک بازار هوشمند برای خرید و فروش آثار دیجیتال طراحی شده، جایی که قیمتگذاری و رتبهبندی محتوا توسط الگوریتمهای AI انجام میشود، نه صرفاً سلیقه و شانس. لومیناچین تلاش میکند با ابزارهایی مثل تحلیل رفتار کاربران، بررسی کیفیت بصری آثار و سابقه هنری خالق، یک اکوسیستم منصفانهتر برای هنرمندان و خریداران خلق کند. تیم توسعهدهنده آن ترکیبیست از متخصصان سابق Solana Labs و فعالانی در حوزه هوش مصنوعی که پیشتر در OpenAI مشارکت داشتهاند. همین ترکیب، اعتماد بالایی را در میان مخاطبان اولیه ایجاد کرده و باعث شده بسیاری آن را بهعنوان آیندهی بازار NFTهای هوشمند بدانند.
OrbX (اوربایکس)
اوربایکس یک صرافی غیرمتمرکز مشتقات است که میخواهد خلأ بزرگی در فضای فعلی بازار را پر کند: امکان معامله مشتقات مالی (مثل آپشن و فیوچرز) در محیطی غیرمتمرکز، شفاف و قابل ترکیب با معاملات اسپات.
عرضه اولیه این پروژه در آبان ۱۴۰۴ و روی شبکه آپتیمیسم انجام خواهد شد. برخلاف بیشتر صرافیهای دیفای که تنها روی معاملات اسپات تمرکز دارند، OrbX با ایجاد یک ساختار ترکیبی به کاربران اجازه میدهد استراتژیهای معاملاتی پیچیدهتری پیادهسازی کنند. این ویژگی، در کنار مشارکتهای اخیر با پروتکلهایی مثل چین لینک و کرو، موجب شده که توجه تریدرهای حرفهای نیز به سمت این پروژه جلب شود. نسخه بتای این صرافی طی یک ماه بیش از ۲۵۰ هزار تراکنش پردازش کرده و بدون مشکل مقیاسپذیری عمل کرده است، چیزی که برای ورود به بازار اصلی بسیار حیاتیست.
MetaCraft (متاکرفت)
متاکرفت پروژهای است که میخواهد یک قدم فراتر از بازیهای بلاکچینی برود و به کاربران اجازه دهد نهتنها بازی کنند، بلکه سازنده، مالک و توسعهدهنده یک اقتصاد درونبازی هم باشند.
این پروژه که IDO آن برای آبان ۱۴۰۴ روی شبکهی پالیگان برنامهریزی شده، با الهام از مفاهیم گیمفای و جهانهای باز، به کاربران امکان طراحی محیطهای قابل معامله، ساخت آیتمهای NFT، و حتی کسب درآمد از فعالیتهای دیگر بازیکنان را میدهد. چیزی شبیه Minecraft، اما روی بلاکچین و با یک ساختار اقتصادی دقیق. توکن MCW در قلب این اکوسیستم قرار دارد و برای خرید زمینهای مجازی، آیتمها و دسترسی به قابلیتهای خاص بازی استفاده میشود. نکته قابل توجه درباره متاکرفت، مدل مشارکتی آن است؛ بازیکنان واقعی در فرآیند توسعه نقشهها، قوانین اقتصادی و طراحی شخصیتها نقش دارند. این یعنی بازی نه فقط محصول تیم سازنده، بلکه نتیجهی یک ساخت جمعی از جامعه کاربران است.
ZK-Tunnel
زدکا-تانل یکی از معدود پروژههایی است که بهجای افزودن قابلیت، تمرکز خود را روی حل یکی از اساسیترین مشکلات بلاکچینها گذاشته: حریم خصوصی. در دنیایی که اکثر تراکنشهای رمزارزی قابل ردیابی هستند، ZK-Tunnel تلاش میکند با بهرهگیری از فناوری اثبات دانش صفر، بستری برای انتقال دارایی بین شبکههای مختلف فراهم کند، بدون آنکه اطلاعات حساس کاربران در معرض دید قرار گیرد.
IDO این پروژه برای آذر ۱۴۰۴ روی شبکهی zkSync تنظیم شده و هدف آن ارائهی یک لایه امنیتی غیرمتمرکز بین بلاکچینهای معروف است. این پروتکل میتواند برای کاربران سازمانی، کیفپولهای هوشمند و حتی صرافیهای غیرمتمرکز، ارزش بالایی داشته باشد؛ چراکه انتقال محرمانهی داراییها بهویژه در حوزه DeFi و معاملات سازمانی، همچنان یک نیاز برآوردهنشده است. تیم این پروژه متشکل از متخصصان رمزنگاری و حریم خصوصی از دانشگاه ETH زوریخ و پروژههای پیشین مثل تورنادوکش است.
NeuraLink (نورالینک)
نه، این نورالینک ایلان ماسک نیست؛ با اینکه از نظر اسمی ممکنه باعث اشتباه بشه، اما پروژهی NeuraLink در حوزه بلاکچین، تمرکز خود را روی یکی از حیاتیترین مسائل دنیای آینده گذاشته: انتقال و ذخیره امن دادههای اینترنت اشیاء (IoT) در زیرساختهای شهری. این پروژه قرار است از طریق IDO در دیماه ۱۴۰۴ روی شبکهی پولکادات عرضه شود و هدف آن ایجاد یک لایه ارتباطی میان دستگاههای متصل به اینترنت، شرکتهای خدمات شهری و سامانههای هوشمند حملونقل یا انرژی است.
مهمترین ویژگی نورالینک استفاده از ترکیب هوش مصنوعی و الگوریتمهای اجماع سبک برای پردازش بلادرنگ اطلاعات محیطیست. به بیان سادهتر، این پروژه میخواهد جریان اطلاعات مثلاً از سنسورهای دمایی، آلودگی یا ترافیک را با امنیت بالا روی بلاکچین ذخیره کند تا تصمیمگیریهای بعدی در شهرهای هوشمند، سریعتر و قابل اعتمادتر باشد. با اینکه نقشه راه پروژه هنوز در برخی بخشها مبهم است، اما مشارکت با چند دانشگاه معتبر اروپایی در حوزه مهندسی شهری، باعث شده توجه تحلیلگران به این پروژه جدیتر شود. اگرچه پرریسک محسوب میشود، اما در صورت اجرا موفق، میتواند یکی از پایههای زیرساخت دیجیتال آینده باشد.
YieldChain (ییلدچین)
ییلدچین یکی از آن پروژههاییست که قصد دارد مفهوم «درآمد غیرفعال» را از حالت سادهی استیکینگ یا فارمینگ، به یک ساختار هوشمند و پویاتر ارتقا دهد. این پروژه که در دیماه ۱۴۰۴ بهصورت ICO روی شبکه اتریوم راهاندازی خواهد شد، مجموعهای از استراتژیهای خودکار سرمایهگذاری در حوزه DeFi را ارائه میدهد که بسته به شرایط بازار، بهطور هوشمند منابع کاربران را بین پروتکلهای مختلف جابهجا میکند. برخلاف پلتفرمهای موجود که نیازمند مداخله انسانی هستند، ییلدچین از الگوریتمهای رصد بازار لحظهای و تحلیلگرهای رفتار شبکه برای اتخاذ تصمیمهای سرمایهگذاری استفاده میکند.
نکتهی مهم درباره این پروژه، آن است که توانسته در نسخه آزمایشی، بازدهی بالاتری نسبت به پروژههای مشابه ثبت کند و در عین حال سطح ریسک را با تعیین محدودیتهای خروج خودکار کنترل نماید.
TerraCure (تراکـیور)
تراکـیور پروژهایست در حوزه سلامت دیجیتال که با هدف ثبت و تبادل ایمن دادههای پزشکی روی بلاکچین آوالانچ در بهمن ۱۴۰۴ عرضه اولیه میشود. این پلتفرم به بیماران امکان میدهد اطلاعات پزشکیشان را رمزنگاریشده ذخیره و تنها با رضایت خودشان در اختیار پژوهشگران یا مراکز درمانی قرار دهند. همکاری با شرکتهای سلامت اروپایی و تمرکز بر حفظ حریم خصوصی، تراکیور را به یکی از نوآورترین پروژههای بلاکچینی در حوزه پزشکی تبدیل کرده است.
پروژههای پرریسک اما با پتانسیل رشد بالا در نیمه دوم ۲۰۲۵
نام پروژه | نوع عرضه اولیه | زمان عرضه تقریبی | بستر اجرا | حوزه فعالیت | دلیل پتانسیل رشد | ریسک اصلی |
---|---|---|---|---|---|---|
کوآنتالند (QuantaLend) | عرضه اولیه سکه (ICO) | اکتبر ۲۰۲۵ | اتریوم | وامدهی الگوریتمی | الگوریتم وامدهی مبتنی بر هوش مصنوعی و وثیقهگذاری منعطف | تیم ناشناس و بدون سابقه |
آرکیدیا (Arcadia) | عرضه اولیه غیرمتمرکز (IDO) | نوامبر ۲۰۲۵ | سولانا | متاورس + واقعیت افزوده | اتصال دنیای واقعی با دنیای مجازی و داراییهای NFT | نبود MVP قابل تست فعلاً |
نواایکس (NovaX) | عرضه اولیه سکه (ICO) | دسامبر ۲۰۲۵ | آپتیمیسم | مقیاسپذیری / تجمیع تراکنشها | کاهش هزینه گس با مدل جدید خوشهبندی تراکنشها | رابط کاربری پیچیده و فنی |
چه کسانی نباید وارد ICO یا IDO شوند؟
دنیای عرضههای اولیه، درست مانند میدان مین است. گاهی یک حرکت درست، نتیجهای میلیوندلاری دارد؛ اما کافیست کمی دیر بجنبی یا ندانسته وارد شوی، تا سرمایهات دود شود. برخلاف تبلیغاتی که ICO و IDO را راهی سریع برای پولدار شدن جلوه میدهند، این مسیر برای همه مناسب نیست.
اگر در یکی از دستههای زیر هستی، بهتر است قبل از ورود، چندبار دیگر فکر کنی:
1. سرمایهگذاران بیتجربه یا تازهوارد
اگر بهتازگی وارد بازار رمزارز شدهای و حتی مفاهیم پایه مثل توکنومیک، قرارداد هوشمند یا نرخ قفلشدگی را بهدرستی نمیشناسی، ورود به عرضههای اولیه تصمیم عاقلانهای نیست. این پروژهها معمولاً پر از اصطلاحات، جزئیات فنی و پیچیدگیهایی هستند که فهم نادرست آنها میتواند به ضرر سنگین ختم شود.
2. افرادی که با هیجان یا از روی ترس (FOMO) تصمیم میگیرند
تبلیغات شبکههای اجتماعی، اکانتهای اینفلوئنسری و نمودارهای سبز ممکن است باعث شود تصور کنی «الان بهترین وقت ورود است». اما واقعیت این است که بسیاری از پروژهها فقط با هایپ رشد میکنند و بعد از مدت کوتاهی سقوط میکنند. ورود بدون تحلیل شخصی و فقط بهخاطر ترس از جاماندن، خطرناکترین مدل سرمایهگذاری است.
3. کسانی که سرمایه اضطراری یا قرضی را وارد میکنند
عرضههای اولیه معمولاً نوسانات شدیدی دارند. قیمت توکنها ممکن است بلافاصله پس از لیست شدن، دهها درصد افت یا صعود کنند. اگر با پولی وارد شدهای که باید در مدت کوتاه به آن دست بزنی – یا بدتر از آن، قرض گرفتهای ورود به این بازار میتواند دردسرساز شود. در عرضه اولیه، هیچ نمودار گذشتهای وجود ندارد که به آن نگاه کنی. تنها چیزی که داری، اسناد فنی، تیم، وایتپیپر و نقشه راه است. اگر نتوانی این اطلاعات را بخوانی، تحلیل کنی و تفاوت بین پروژه واقعی و نمایشی را تشخیص بدهی، احتمال اینکه در دام بیفتی زیاد است.
نتیجه گیری
با نزدیک شدن به پایان سال ۲۰۲۵، بازار رمزارزها بار دیگر در حال پوستاندازی است. عرضههای اولیه جدید چه در قالب ICO و چه IDO دیگر صرفاً ابزار جذب سرمایه نیستند، بلکه به بستری برای نمایش نسل تازهای از نوآوریها در بلاکچین تبدیل شدهاند. از پروژههای ترکیبی دیفای و هوش مصنوعی گرفته تا کاربردهای واقعگرایانه در سلامت، متاورس و دادههای شهری، مسیر حرکت بازار بهسمت پروژههاییست که کاربرد واقعی، تیم معتبر و مدل اقتصادی پایدار داشته باشند.
با این حال، میان فرصتهای جذاب، پروژههایی هم هستند که فقط با اتکا به تبلیغات وارد میدان شدهاند و بدون داشتن زیرساخت کافی، صرفاً سرمایهگذار ناآگاه را هدف میگیرند. بنابراین اگر قصد ورود به این عرضهها را دارید، تحقیق، تحلیل و زمانبندی مهمترین سلاحهای شما هستند. آینده از آنِ کسانیست که نه زود میپرند، نه دیر بلکه درست، آگاهانه و در زمان مناسب وارد میشوند.