چرا NFTها می‌توانند همه چیز را ارتقاء دهند؟

توکن‌ غیرقابل معاوضه چیست (NFT) در طی دو سال اخیر به یکی از مباحث اصلی دنیای کریپتوکارنسی تبدیل شده و به احتمال زیاد در حال حاضر ما در نقطه شروع محبوبیت توکن‌های غیرمثلی قرار داریم، محبوبیتی که به احتمال بسیار بالا در آینده بیشتر نیز خواهد شد. به هنگامی که از NFTها صحبت می‌کنیم، افکار غالب مردم به سمت هنرهای گران قیمت، کلکسیون‌های دیجیتالی و همچنین تصاویر میمون‌های کارتونی با قیمت بالا هدایت می‌شود؛ اما جالب است بدانید که این توکن‌های غیرمثلی قادر هستند انواع برنامه‌های کاربردی را فعال کنند و از تضمین وام گرفته تا طراحی‌های داخلی مبتنی بر هوش مصنوعی تحت سیطره فعالیت آن‌ها قرار گرفته است. NFTها در واقع چنین کاری را با ایجاد انقلابی در نحوه بهره‌مندی مردم از داده‌هایشان انجام می‌دهند که دلایل چنین انقلابی را نیز می‌توان در این که اولا این دارایی‌ها دیجیتالی هستند و ثانیا این دارایی‌های دیجیتالی در طول چند سال فعالیت اخیر بسیار مفید ظاهر شده‌اند، جستجو کرد. با توجه به نقش اساسی NFTها در ارتقاهای بعدی دنیای کریپتوکارنسی، ما این مقاله از کریپتوباز را به بررسی این مسئله اختصاص داده‌ایم؛ بنابراین، اگر شما هم در این زمینه کنجکاو هستید، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.

اهمیت غیرقابل تعویض بودن یک شی در ارزشمندی آن

اشیا و توکن‌های قابل تعویض در واقع به آن دسته از اقلامی اطلاق می‌شوند که به راحتی بتوان آن‌ها را با سایر اقلام موجود از همان نوع تعویض کرد، به نحوی که چندان تفاوتی میان این دو شی به لحاظ ماهیت و ویژگی وجود نداشته باشد. به بیان ساده‌تر، کالایی که در دسته کالاهای قابل تعویض قرار می‌گیرد را می‌توان به راحتی با سایر کالاهای مشابه دیگر (بدون کاهش ارزش) جایگزین کرد، به عنوان مثال به راحتی می‌توان یک دلار را با دلار دیگر جایگزین کرد و تفاوتی میان آن‌ها وجود ندارد!

این دارایی‌های تعویض پذیر (همچون پول، بنزین و غیره) هرچند در نوع خود در دسته دارایی‌های ارزشمند قرار می‌گیرند؛ اما واقعیت امر از این قرار است که چنین دارایی‌هایی غالبا در حدی مهم تلقی می‌شوند که به ما کمک کنند تا دارایی‌های غیرقابل تعویض (همچون اموال و تجربیات) را به دست آوریم. در مقابل دارایی‌های تعویض پذیر، دارایی‌های غیرقابل تعویض قرار دارد که هر کدام از این دارایی‌ها در نوع خود منحصربه‌فرد تلقی می‌شوند.

دارایی‌های غیرقابل تعویض می‌تواند شامل خانه، ماشین و حتی فنجان قهوه شما باشد! ناگفته نماند که این مطلب شامل روابط و ترجیحات شما نیز می‌شود. در واقع تجارب، اعتبارنامه‌ها، خاطرات و مواردی از این قبیل همگی غیرقابل تعویض محسوب می‌شوند و هر یک از آن‌ها منحصربه‌فرد بوده و نمی‌توان یکی از آن‌ها را با یک معادل یکسان دیگر، جایگزین نمود.
جالب است بدانید حتی دارایی‌های تعویض پذیر نیز می‌توانند به دارایی‌های غیرقابل تعویض تبدیل شوند! به عنوان مثال، ماشین‌هایی با برند، مدل و سال معین، ممکن است به هنگامی که کاملا نو هستند قابل تعویض به نظر برسند؛ اما اگر خریدار یک خودرو دست دوم و کارکرده باشید، مسلما می‌خواهید وضعیت این خودرو را ارزیابی کنید یا مثلا هنگامی که باریستا قهوه شما را آماده می‌کند، به احتمال زیاد این مسئله که قهوه در کدام فنجان سرو می‌شود چندان برای شما اهمیت نخواهد داشت ولی پس از نوشیدن یک جرعه از قهوه خود، احتمالا تمایلی به معامله و تعویض آن فنجان نخواهید داشت.

مفید واقع شدن نمایش دارایی‌های غیرقابل تعویض

احتمالا تاکنون دیده باشید که غالبا خرده فروش‌ها سوابق مشتریان خویش و آنچه می‌خرند را نگه می‌دارند و این مسئله به آن‌ها کمک می‌کند تا وقتی چیزی خراب می‌شود از خریداران حمایت کرده و تعیین نمایند که چه ضمانت اجراهایی، قابلیت اجرا را دارند. همچنین طراحان داخلی و معماران از طرح‌های اولیه به منظور ارائه راه‌حل‌هایی برای برطرف کردن محدودیت‌های یک فضا استفاده می‌کنند یا پزشکان و دندانپزشکان به هنگام درمان بیماران به سوابق پزشکی و بهداشتی آن‌ها توجه می‌کنند.

در واقع بسیاری از کسب و کارهای امروزی دارای فناوری، مبتنی بر نمایندگی دیجیتالی چیزهای غیرقابل تعویض ساخته شده‌اند. به عنوان مثال نتفلیکس، یوتیوب، اسپاتیفای و پلتفرم‌های مشابه موارد گفته شده، سلایق کاربران را مورد توجه قرار داده و از آن برای توصیه محتوا کمک می‌گیرند یا Zillow و AirBnB از داده‌های املاک به منظور کمک به خریداران در یافتن خانه‌ها و به دست آوردن قیمت تقریبی آن‌ها استفاده می‌کنند. فیسبوک و توییتر نیز به منظور پر کردن فیدها دست به ترسیم نقشه روابط زده‌اند. TicketMaster و StubHub نیز به صورت دیجیتالی صندلی‌های خاصی را برای تجربه‌های منحصربه‌فرد نشان می‌دهند.

این نماینده‌های دیجیتالی در واقع به پلتفرم‌ها اجازه می‌دهند تا خدماتی را براساس داده‌ها به کاربر ارائه دهند؛ اما باید بدانید که این مجوز برای کاربران وجود ندارد که مستقیما از آن داده‌ها استفاده کنند و این مسئله موجب بهینه‌سازی ارزش برای پلتفرم (نه برای کاربر نهایی) می‌شود. به عنوان مثال شما نمی‌توانید از سابقه خود در یوتیوب به طور خودکار در توییتر کمک بگیرید یا امکان استفاده از الگوهای مورد علاقه شما در اسپاتیفای برای یافتن رویدادهای محلی در TicketMaster وجود ندارد. حتی اگر کاربران بتوانند مستقیما نیز به این داده‌ها دسترسی پیدا کنند، باز هم این مسئله چندان کمکی به آن‌ها نمی‌کند؛ چراکه این نماینده‌ها قابل حمل نیستند و می‌توان چنین عنوان داشت که این داده‌ها از ارائه‌ دهنده‌ای به ارائه دهنده دیگر تفاوت دارند و با سایر خدمات ارائه دهندگان دیگر ناسازگار تلقی می‌شوند. به طور کلی، در اغلب موارد کاربر نهایی هیچ کنترل ویژه‌ای بر این که به چه کسی یا چیزی دسترسی دارد، ندارد. در واقع برای این که چنین نماینده‌های دیجیتالی به استعدادها و پتانسیل‌های ذاتی خویش دست یابند، باید نیاز کاربران به مالکیت آن‌ها و امکان دخالت در آن‌ها وجود داشته باشد.

مزایای غیرمتمرکز کردن نماینده‌های دیجیتالی

تمرکززدایی، این امکان را برای کاربران فراهم می‌آورد تا داده‌های خویش را کنترل کرده و از این طریق ایجاد مالکیت نمایند؛ در چنین حالتی موانع دسترسی به داده‌های تحمیل شده به وسیله پلتفرم‌های متمرکز از بین رفته و امکان همکاری با یکدیگر برای آن‌ها فراهم می‌شود. چنین ویژگیی سبب می‌شود تا کاربران به قابلیت‌های جدید دسترسی پیدا کرده و از این طریق ابزارهای غیرقابل تعویض اساسی را ارتقا دهند و کل اکوسیستم‌های کسب و کارهای مبتنی بر داده را فعال کنند.

توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) در واقع دارایی‌های بلاک چینی منحصربه‌فردی هستند که برای تائید مالکیت و اصالت استفاده می‌شوند. این توکن‌های غیرقابل معاوضه قادر هستند دارایی‌های خارج از زنجیره همچون آثار هنری، عضویت‌ها یا اسناد املاک واقعی را نشان دهند. کنترل این توکن‌ها (که به جای ذخیره شدن در پایگاه داده‌های متمرکز، در بلاک چین‌های غیرمتمرکز ذخیره شده‌اند) بر عهده صاحبان آن‌ها می‌باشد و هیچ کس غیر از صاحب NFT اختیار کنترل آن را ندارد. هرچند که امروزه غالب توکن‌های غیرمثلی به صورت عمومی قابل مشاهده هستند، فناوری‌هایی همچون NFTهای مخفی و اثبات دانش صفر، این امکان را برای مالکان این توکن‌ها فراهم آورده تا بتوانند کنترل بیشتری بر روی این مسئله که چه کسانی می‌توانند داده‌های آن‌ها را مشاهده نمایند، داشته باشند.

دارا بودن دو ویژگی قابلیت حمل و همچنین مالکیت، موارد استفاده جدیدی را به روی کاربران باز کرده است. به عنوان مثال یک NFT از یک خانه می‌تواند شامل طرح اولیه، مکان، تاریخچه خرید، عکس‌های به‌روز و همچنین سایر ابرداده‌ها باشد. این داده‌ها می‌توانند به برنامه‌های مختلفی متصل شده و در نتیجه می‌توان از آن به منظور پیدا کردن مبلمان متناسب هر اتاق، محاسبه مالیات بر دارایی، اجاره خانه در بازارها و حتی تضمین وام استفاده کرد. ناگفته نماند که NFTها همچنین می‌توانند با یکدیگر ترکیب شده و موارد استفاده دیگر را فعال نمایند. در واقع توکن‌های غیرقابل تعویض تقویم‌ها، سلایق، مکان‌ها و همچنین روابط را می‌توان به منظور برنامه‌ریزی خودکار رویدادهای شخصی برای هر گروه یا زمان‌بندی تاریخ‌ها با هم ترکیب کرد.

این داده‌های متعلق به کاربران، همچنین برنامه‌ها و قابلیت‌های جدیدی را برای هوش مصنوعی باز می‌کند و این هوش مصنوعی باید داده‌های کاربر را به منظور ایجاد راه‌حل‌های خاص کاربر پردازش نماید. به عنوان مثال وانا (Vana) از کاربر می‌خواهد تا چندین عکس از چهره خویش را آپلود نماید تا از این طریق گالری پرتره‌های هنری را تولید نماید که بدون دسترسی به چنین داده‌هایی، مسلما قادر به ایجاد پرتره‌های مرتبط نخواهد بود.

امروزه هوش مصنوعی رفته رفته قدرت قابل توجهی را پیدا می‌کند و برای برطرف کردن مشکلات موجود بر سر راه خویش از داده‌های استاندارد کاربران کمک می‌گیرد و تمرکززدایی از چنین داده‌هایی، استارت‌آپ‌های مجهز به هوش مصنوعی را تشویق می‌کند تا بیشتر به این سمت هدایت شوند. امروزه موارد استفاده بسیار زیادی برای هوش مصنوعی، متصور است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

•    پیشنهاد طراحی داخلی مبتنی بر طرح اولیه خانه، سلیقه و همچنین بودجه شما (این مورد را می‌توان یکی از هنرهای بسیار سفارشی تولید شده به وسیله هوش مصنوعی عنوان داشت)
•    تولید محتوای آموزشی متناسب با دانش، اهداف و همچنین سبک یادگیری شما
•    پیشنهاد لباس متناسب با استایل و سایز شما

دستیاران هوش مصنوعی شخصی، در واقع همه چیز را در مورد شما، برنامه زمانی و همچنین روابط شما می‌دانند و به همه داده‌های شما دسترسی کاملی دارند؛ اما هیچ یک از آن‌ها را با کسی به اشتراک نمی‌گذارند. ناگفته نماند که امروزه بسیاری از استارت‌آپ‌ها در حال افزایش موارد استفاده از هوش مصنوعی و NFTها هستند. هرچند که بسیاری از این موارد بسیار مثبت خواهد بود؛ اما ممکن است اشکالاتی نیز در این زمینه وجود داشته باشد. ناگفته نماند که برای اطمینان از عدم دسترسی و همچنین کپی کردن داده‌ها بدون اجازه مالک NFT، به پیشرفت‌هایی در چارچوب‌های فناوری و همچنین نظارتی نیاز است.

پیشرفت‌های اخیر NFTها، فقط شروع ماجراست!

هرچیزی که ما انسان‌ها به آن اهمیت می‌دهیم غیرقابل تعویض است، در سال‌های اخیر شرکت‌ها از این نماینده‌های دیجیتالی دارایی‌های غیرقابل تعویض شما استفاده می‌کنند تا به نتایج نهایی خود بپردازند. این بازیگران متمرکز در واقع فاقد انگیزه و همچنین هماهنگی لازم برای باز کردن این نماینده‌های دیجیتالی به سایر سیستم‌های مبتنی بر داده هستند. این تمرکززدایی داده‌ها را برای کاربران نهایی بسیار مفیدتر می‌کند. NFTها داده‌ها را دوباره در دست افراد قرار می‌دهند و با قابل حمل‌تر و قابل دسترس‌تر کردن این نماینده‌های دیجیتالی، انگیزه توسعه انواع قابلیت‌های جدید را فراهم می‌کنند. ناگفته نماند که اگر در این زمینه سوالی دارید که در این مقاله از کریپتوباز به آن اشاره نشده است، می‌توانید سوال خود را در بخش نظرات مطرح کنید تا کارشناسان ما در اسرع وقت به سوال شما پاسخ دهند.