![کاهش فروش NFTها و تاثیرات آن بر بازار ارز دیجیتال](https://cdn.cryptobaz.io/local-node/bd86b5ef2b07435b8b5751c07b064f58.webp)
کاهش فروش NFTها و تاثیرات آن بر بازار ارز دیجیتال
- 21 بهمن 1403
- بازدید : 1650 بار
در سالهای اخیر، هوش مصنوعی (AI) به یکی از بزرگترین موضوعات مورد بحث در جهان تبدیل شده است. این فناوری با سرعتی خیرهکننده در حال پیشرفت است و در بسیاری از حوزهها، از پزشکی گرفته تا تولید محتوا و حتی تصمیمگیریهای کلان، نقش مهمی ایفا میکند. با این حال، پرسشی که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده، این است که آیا هوش مصنوعی میتواند منجر به ایجاد یک سیستم طبقاتی جدید در جامعه شود؟ آیا این تکنولوژی قرار است برابری را در میان انسانها تقویت کند یا برعکس، شکافهای اجتماعی را عمیقتر خواهد کرد؟
یکی از نگرانیهای رایج در مورد هوش مصنوعی این است که دسترسی به منابع محاسباتی پیشرفته و ابزارهای مرتبط با آن، تنها در اختیار گروه کوچکی از افراد یا شرکتهای بزرگ قرار گیرد. این موضوع میتواند موجب تمرکز قدرت در دستان اندک افرادی شود که کنترل این فناوریها را دارند. به زبان سادهتر، کسانی که به زیرساختهای پیشرفته هوش مصنوعی دسترسی دارند، ممکن است در تصمیمگیریها و حتی سیاستگذاریهای کلان تأثیرگذار باشند، در حالی که دیگران به حاشیه رانده شوند.
اگرچه این نگرانی کاملاً منطقی به نظر میرسد، اما نباید فراموش کنیم که تاریخ نشان داده فناوری همیشه به معنای ایجاد شکاف اجتماعی نیست. در بسیاری از موارد، دسترسی به فناوریهای جدید به صورت گستردهتر و ارزانتر در طول زمان فراهم شده است. آیا این روند در مورد هوش مصنوعی هم ادامه خواهد داشت؟
برخی معتقدند که هوش مصنوعی میتواند حتی زمینهساز برابری بیشتر در جامعه شود. به عنوان مثال، در حوزه آموزش، سیستمهای مبتنی بر AI میتوانند به دانشآموزان و دانشجویان در مناطق دورافتاده یا کشورهای در حال توسعه کمک کنند تا به منابع آموزشی با کیفیت دسترسی پیدا کنند. یا در حوزه پزشکی، این فناوری میتواند تشخیص بیماریها را سریعتر و دقیقتر کند، حتی در مناطقی که پزشکان متخصص حضور ندارند.
با این حال، سؤال اینجاست که چه کسی این امکانات را فراهم خواهد کرد؟ شرکتهای بزرگ فناوری که به دنبال سودآوری هستند، ممکن است به جای تمرکز بر برابری، بیشتر بر منافع اقتصادی خود تمرکز کنند. به این ترتیب، سیستم طبقاتی جدیدی شکل نمیگیرد، اما شکاف میان کسانی که به این فناوریها دسترسی دارند و کسانی که ندارند، میتواند گستردهتر شود.
یکی از دلایل اصلی نگرانی درباره هوش مصنوعی، محدودیت منابع محاسباتی (Compute) مورد نیاز برای پردازشهای پیشرفته است. این منابع، شامل سختافزارهای گرانقیمت و انرژی مورد نیاز برای اجرای الگوریتمهای پیچیده هوش مصنوعی، تنها در دسترس تعداد محدودی از شرکتها یا حکومتها قرار دارد. این موضوع ممکن است به تمرکز قدرت در دستان گروهی خاص منجر شود.
اما نباید فراموش کرد که فناوریها به مرور زمان ارزانتر و در دسترستر میشوند. همانطور که زمانی کامپیوترها تنها در اختیار سازمانهای بزرگ بودند و امروزه هر فردی میتواند یک لپتاپ یا گوشی هوشمند داشته باشد، احتمالاً در آینده منابع محاسباتی هوش مصنوعی نیز به همین سرنوشت دچار خواهند شد.
بیشتربخوانید : آینده بازارهای مالی در دستان هوش مصنوعی و بلاکچین
برای جلوگیری از تمرکز قدرت در دستان گروهی خاص و ایجاد یک سیستم طبقاتی جدید، اقدامات متعددی میتوان انجام داد. شفافیت و مقرراتگذاری هوشمندانه یکی از این اقدامات است. دولتها و سازمانهای بینالمللی باید قوانینی را وضع کنند که اطمینان حاصل شود فناوریهای هوش مصنوعی به صورت عادلانه و مسئولانه توسعه پیدا میکنند.
همچنین، ایجاد زیرساختهای عمومی و دسترسی آزاد به منابع محاسباتی میتواند به کاهش این نگرانیها کمک کند. به عنوان مثال، پروژههایی که با هدف دسترسی عمومی به ابزارهای هوش مصنوعی طراحی شدهاند، میتوانند نقش مهمی در این زمینه ایفا کنند.
در نهایت، باید گفت که هوش مصنوعی به خودی خود نه تهدید است و نه فرصت؛ بلکه این نحوه استفاده از آن است که تعیین میکند این فناوری چه تأثیری بر جامعه خواهد گذاشت. اگر بتوانیم از هوش مصنوعی در جهت کاهش نابرابریها و تقویت عدالت اجتماعی استفاده کنیم، به احتمال زیاد این فناوری به ابزاری برای پیشرفت بشر تبدیل خواهد شد. اما اگر کنترل آن تنها در دست گروهی خاص باقی بماند، ممکن است شاهد ظهور چالشهای جدیدی در جامعه باشیم.
در حالی که نگرانیها درباره ایجاد یک سیستم طبقاتی جدید به واسطه هوش مصنوعی قابل درک است، اما شواهد نشان میدهد که این فناوری پتانسیل زیادی برای بهبود کیفیت زندگی و کاهش شکافهای اجتماعی دارد. با این حال، این امر تنها در صورتی تحقق مییابد که دسترسی به ابزارها و منابع مرتبط با هوش مصنوعی به صورت عادلانه و گسترده فراهم شود. آینده این فناوری در دستان تصمیمگیران، سیاستگذاران و البته کاربران آن است.
بله، اگر دسترسی به منابع محاسباتی و دادهها محدود به گروه خاصی باشد، امکان ایجاد شکاف طبقاتی جدید افزایش مییابد.
با فراهمکردن آموزش آنلاین، بهبود خدمات پزشکی و دسترسی عمومی به ابزارهای هوش مصنوعی، این فناوری میتواند به کاهش نابرابری کمک کند.
در حال حاضر، شرکتهای بزرگی مثل گوگل و مایکروسافت منابع گستردهای در این حوزه دارند، اما ابتکارات متنباز میتوانند این کنترل را کاهش دهند.
احتمالاً بله، همانطور که کامپیوترها و اینترنت ابتدا محدود بودند و سپس فراگیر شدند، ابزارهای هوش مصنوعی نیز در آینده ارزانتر و عمومیتر خواهند شد.
با وضع قوانین شفاف، نظارت دولتها و گسترش دسترسی به فناوریهای هوش مصنوعی، میتوان از ایجاد نابرابریهای جدید جلوگیری کرد.