از همان ابتدای کار، نخبگان و تحلیلگران حرفهای دنیای کریپتوکارنسی چنین اعتقاد داشتند که ارزهای رمزنگاری شده، جزیرهای دیجیتالی دور افتاده و غیرمتمرکز هستند که تحت هیچ حوزه قضایی خاصی قرار ندارند. در واقع دنیای کریپتوکارنسی این گونه تصور میشد که یک دنیای دیجیتالی فراساحلی بوده که پر از جزایر مجازی است. مسلما دور بودن از هر حوزه قضایی سبب میشود تا این دنیای نوظهور به جایی ویژه تبدیل گردد که اگر کاربران بخواهند، میتوانند در آن جرایم مالی قابل توجهی را بدون داشتن هیچگونه عواقب خاصی مرتکب شوند و با توجه به طولانی بودن فهرست این گونه از جنایات که معروف هم هستند نیازی به نام بردن از آنها نیست و نمونه بارز آن را میتوان در اتفاقات اخیری که در صرافی FTX رخ داد به وضوح مشاهده کرد. با این وجود، همه چیز در این دنیای نوظهور تیره و تاریک نبوده و بلاک چین همچون سایر فناوریهای امروزی یک فناوری است و این که چگونه باید از آن استفاده کرد، کاملا به خود توسعهدهندگان و کاربران بستگی دارد. سواحل دنیای کریپتوکارنسی به دور از نظارت هرگونه حکومتی کاملا آزاد هستند و توسعهدهندگان بلاک چینی میتوانند به کمک آن، به صورت آزادانه با پلتفرمهای منبع باز خویش دست به نوآوریهای جدیدی بزنند. مسلما با توجه به اهمیت بررسی آینده قراردادهای هوشمند، سوالات زیادی در این حوزه ممکن است ذهن شما را به خود مشغول سازد، به همین علت ما این مقاله از کریپتوباز را به بررسی این موضوع اختصاص دادهایم؛ بنابراین، اگر شما هم در این زمینه کنجکاو هستید، تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید.
قراردادهای هوشمند و Dapps
قبل از آن که بتوانیم دیدگاه خود را در زمینه آینده قراردادهای هوشمند و همچنین نقش آنها در آینده Defi و به طور کلی ارزهای دیجیتالی به شما ارائه دهیم، بایستی مروری بر ماهیت خود قراردادهای هوشمند داشته باشیم تا با دید روشنتری بتوانید به مطالعه مطالبی که در ادامه میآیند، بپردازید. به طور کلی، تمامی قراردادهای هوشمند را میتوان در این جمله که «اگر X انجام شود، آنگاه Y رخ خواهد داد» خلاصه کرد و اصل ماجرا نیز دقیقا همین است.
احتمالا همواره همراه اصطلاح قراردادهای هوشمند با مفهومی به نام برنامه های DApps مواجه شده باشید؛ درواقع «Dapp» نام اختصاری است که به جای عبارت برنامه غیرمتمرکز (Decentralized application) مورد استفاده قرار میگیرد و به معنی یک برنامه نسبتا پیچیده است که برخی از جادوهای مالی را در زنجیره انجام میدهد و افراد میتوانند با ارسال توکن یا سکه به آدرسهای مرتبط با قرارداد هوشمند با آن تعامل داشته باشند. جالب است بدانید درصورتی که قراردادهای هوشمند بر روی یک بلاک چین عمومی نظیر اتریوم میزبانی شوند، دارای فرآیندی کاملا شفاف بوده و هر تعامل با هر قرارداد هوشمند برای همه قابل مشاهده خواهد بود.
به نظر کارشناسان ما در کریپتوباز، به دلیل افزایش فشارهای قانونی، به زودی ما شاهد تغییرات چشمگیری در نحوه استفاده از قراردادهای هوشمند خواهیم بود. امروزه میزان تقاضای قابل توجهی برای دریافت چنین خدمات مالی وجود دارد و به نظر ما هرچند که صرافیهای متمرکز در حال حاضر وضعیت چندان خوبی را نمیگذرانند ولی با این وجود در دوره آتی نیز این روند با قدرت بسیار بیشتری همچنان دنبال خواهد شد. در سالهای آتی افزایش محبوبیت صرافیهای غیرمتمرکز دور از انتظار نیست ولی همچنان باید نسبت به این مسئله نیز واقف بود که یک شکاف در بازار وجود دارد و چیزی باید این شکاف را پر کند.
به نظر ما در پشت صحنه غالب نوآوریهای رمزنگاری شده و پذیرش آربیتراژ تنظیمی، تمایل به ارائه خدمات برای تودهها قرار دارد. به طور کلی آنچه که از یک قرارداد هوشمند و خدمات مالی فراساحلی در سالهای آتی انتظار داشت را میتوان در این چند نکته خلاصه نمود:
• فشارهای قانونی بر ارزهای دیجیتالی ادامه پیدا کرده و همین مسئله موجب ایجاد تغییراتی در توازن قدرت خواهد شد.
• قراردادهای هوشمند بیشتری در اتریوم به طور موثر سانسور شده و خروجی کوچک؛ اما قابل توجهی از این پلتفرم خواهند داشت.
• محبوبیت اپ چینها (Appchains) افزایش مییابد.
• رولآپها (Rollups) در همه اشکال، محبوبیت بیشتری به دست میآورند.
• طرحهای حفظ حریم خصوصی همچون ZK-snarks توسعه یافته و محبوبیت بیشتری پیدا میکنند.
• لایههای دوم و ثانویه خارج از زنجیره همچون کانالهای پرداخت، تکامل یافته و با خدمات درون زنجیرهای رقابت خواهند کرد تا بستری برای تعاملات مالی پیچیده را فراهم کنند.
بخش اول؛ نزدیکی کریپتوکارنسی به نظامهای قانونی
ایان بالینا (Ian Balina)، یک فعال رمزارزی و مروج معرف کریپتوها، و جریان آن، گواهی بر این ادعا است که کریپتو دیگر یک جزیره نبوده و آن طور که تصور میشود خارج از ساحل نیست! شکایت کمسیون بورس و اوراق بهادارآمریکا (SEC) علیه ایان بالینا (اینفلوئنسر معروف رمزارزی) به خوبی نشان داد که چگونه قانونگذاران میتوانند با ادعای این که تمام تراکنشهای شبکه در ایالات متحده انجام میشوند، صلاحیت خویش را بر اکوسیستم اتریوم اعمال نمایند.
موضوع بسیار مهمی که این روزها بسیار مورد توجه قرار گرفته است، از این قرار است که استفاده از قراردادهای هوشمند به منظور سازماندهی و اجرای جرایم مالی، بسیار کارآمد ظاهر شدهاند. تا زمانی که باور داشته باشید که کریپتو یک جزیره است، تنها قانون حاکم بر آن جزیره، قانون جنگل (ذهنیتی که سگ، سگ را میخورد) خواهد بود. اما این مسئله دیگر چندان درست به نظر نمیرسد! علت حاکم بودن قانون جنگل بر این دنیای نوظهور را شاید بتوان در این نکته که قانونگذاران همواره دیر میکنند، جستجو کرد. این مسئله در مورد کریپتو جنبه دیگری نیز داشت و آنها نه تنها دیر کردند، بلکه تا حدودی نسبت به امور کریپتو نیز چندان تمایلی از خود نشان نمیدادند. همین عدم توجه قانونگذاران به مسائل کریپتو سبب شد تا آسیبهای اقتصادی ناشی از انفجارهای مختلف طرحهای پونزی و سرقت مستقیم از شهروندان در سالهای اخیر افزایش یابد، به طوری که دیگر نمیتوان آن را نادیده گرفت.
شبکههای بلاک چین در واقع شبکههایی از رایانهها هستند (رایانههایی که تراکنشها را تجزیه و تحلیل میکنند) و تراکنشات موجود در میان افراد مختلف را توصیف مینمایند. در پشت این رایانهها افراد واقعی قرار دارند که هرکدام دارای تابعیت دولت و کشور خاصی هستند. این افراد در واقع جامعه رای دهنده بلاک چینها را شکل میدهند. نه تنها این مردم، بلکه کامپیوترها نیز واقعی هستند و در یک جا قرار گرفته و از نیروی برق استفاده میکنند و طبیعتا نیاز به تعمیر و نگهداری دارند.
در جریان بالینا، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC) چنین ادعا میکند که آنها صلاحیت رسیدگی به جرایم انجام شده به وسیله افراد ICO را دارند؛ چراکه اکثر گرههای اتریومی در ایالات متحده آمریکا واقع شدهاند. براساس آمارهای رسمی ارائه شده از سوی ethernodes.org، ایالات متحده آمریکا حدودا 43 درصد از گرههای اتریومی را در خود جای داده است و آلمان با 12 درصد و فرانسه با 4.5 درصد در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتهاند.
تورنادو کش (Tornado Cash)
تورنادو کش در واقع یک میکسر سکه است. به بیان دیگر، آن قراردادی است که سعی میکند فرستنده و گیرنده را جدا کند تا از حریم خصوصی کاربر در یک شبکه عمومی دیگر محافظت نماید. براساس اعلام وزارت خزانهداری ایالات متحده آمریکا، تورنادو کش به چندین سازمان تروریستی و جنایتکار نظیر کره شمالی اجازه داده است که داراییهای دیجیتالی را بشویند. به گفته این وزارتخانه، برای تورنادو کش هشدارهایی ابلاغ شده است؛ اما فعلا نتوانسته است خواستههای مقامات را برآورد نماید.
این وزارتخانه در این باره چنین اظهار نظر کرده است:« علیرغم تضمینهای عمومی مختلف، که از تورنادو کش اخذ شده، تورنادو کش نتوانسته است کنترلهای موثری را برای جلوگیری از پولشویی از جانب بازیگران مخرب سایبری را اعمال نماید. ما در وزارتخانه همچنان به دنبال اقدامات موثر تهاجمی بر علیه چنین میکسرهایی خواهیم بود که پول مجازی را برای مجرمان سایبری در دسترس قرار میدهند.»
در پی چنین اتفاقاتی، در 8 آگوست 2022، دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری ایالات متحده به طور رسمی 45 آدرس اتریوم را تحریم کرد که یکی از آنها آدرس قرارداد هوشمند تورنادو کش بود. اما باید دانست که «تورنادو کش» یک شرکت یا نهاد نیست، بلکه یک قرارداد هوشمند غیرمتمرکز، تغییر ناپذیر و غیرقانونی است. در پی این تحریم، جامعه اتریوم تلاش کردند تا این اقدام وزارت خزانهداری ایالات متحده را به عنوان یک حمله به تمامی ارزهای دیجیتالی و تجاوز بزرگ به حریم دنیای کریپتوکارنسی نشان دهند؛ اما چنین اعتراضاتی به جایی نرسیده و در نهایت تورنادو کش، عملا از اکوسیستم حذف شده است.
به گفته mevwatch.info، بیش از 70 درصد از بلاکهای ساخته شده اتریوم در 30 روز گذشته با دستورالعمل OFAC در مورد آدرسهای تحریم شده مطابقت دارد. تنها چیزی که لازم بود تا تورنادو کش ناپدید گردد، یک اعلامیه از سوی یک نهاد دولتی بود. این نهاد دولتی از این قرارداد سو استفاده نکرده و همچنین به شبکه اتریوم نیز حمله نکرد؛ چراکه نیازی به این اقدامات نداشتند و میدانستند که همه تابع دستورات آنها خواهند بود. اگر به لیست تولید کنندگان متخلف بلاک توجه کنید، متوجه میشوید که هریک از آنها یک شرکت چند میلیاردی است که علاقه زیادی نسبت به ادامه تجارت در ایالات متحده دارد و مسلما چنین شرکتهایی جریان درآمدی خویش را به خاطر برخی قراردادهای هوشمند تصادفی یا اصول عدم تمرکز و مقاومت در برابر سانسور، به خطر نمیاندازند، این یک تجارت است و جامعه اتریوم نیز بایستی آن را بپذیرد.
با توجه به چنین توضیحاتی، به نظر میرسد که قراردادهای هوشمند، آنقدر هم خارج از حوزه قضایی کشورها نبوده و این قراردادها در کشور یک طرف قرارداد اجرا میشوند و با شهروندان دیگر تعامل فعال دارند. در نهایت تولید کنندگان بلاک، نهادهای واقعی هستند که نسبت به قانونگذاران تعهداتی را بر عهده دارند و جریانهای نقدینگی را حفظ میکنند.
بخش دوم؛ اپچینها (Appchains)
به طور کلی نمیتوان ادعا کرد که مسئله Appchains ایده جدیدی است؛ چراکه ایده فراهم شدن شبکه بلاک چینی مخصوص برنامهای که میتوانند به نحوی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، حداقل از سال 2014 وجود داشته است و این در واقع به نوعی مقیاس پذیری افقی (افزایش مقیاس دیتابیس با استفاده از افزایش سرورها) محسوب میشود. مفهوم اپ چین، در واقع حول محور این موضوع میگردد که هر برنامه بلاک چینی مستقلا بر روی یک بلاک چین به حیات خود ادامه میدهد. جالب است بدانید که اپ چینهای فردی میتوانند با یک زنجیره اصلی ارتباط برقرار کنند یا میتوانند کاملا مستقل از یکدیگر باشند. این بلاک چینهای مخصوص میتوانند تولیدکنندگان بلاک را با یکدیگر یا زنجیره اصلی به اشتراک گذارند؛ اما همچنین قادر هستند مجموعههای مستقلی از تولیدکنندگان بلاک نیز داشته باشند.
در حال حاضر تلاشهای Appchain به وسیله جامعه گسترده Tendermint رهبری میشود. کل اکوسیستم کازماس (Cosmos)، پروژه پرچمداران، در واقع از صدها اپچین ساخته شده است که با استفاده از IBC (پروتکل ارتباط بین بلاک چین) به طور یکپارچه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. بررسی شعار اکوسیستم کازماس ماجرای اصلی این پروژه را مشخص میکند، شعار کازماس از این قرار است:« اینترنت بلاک چینها». جامعه Tendermint، همچنین EVM (ماشین مجازی اتریوم) را در Tech Stack (مجموعهای از فناوریهایی که یک سازمان برای ساختن یک برنامه از آن استفاده میکند) تندرمینت پیادهسازی کردهاند که امکان مهاجرت نسبتا آسان از اکوسیستم اتریوم به کازماس را فراهم میکند.
بررسی DYDX
پلتفرم DyDx، در واقع یک سرویس محبوب Defi به منظور معامله ارز دیجیتال پرپچوال با نماد Perp است که معاملات دائمی قرارداد را برای هر دارایی ارائه میدهد. اخیرا DYDX به طور رسمی اعلام کرده است که محصول خود را از اکوسیستم اتریوم خارج میکند و تلاش خواهد کرد تا کل سرویس خود را با استفاده از پشته و ساختمان داده Tendermint دوباره پیادهسازی نماید. به طور خلاصه، DYDX قصد دارد تا بلاکهای خویش را تولید نماید تا به سرنوشت تورنادو کش دچار نگردد.
درحال حاضر، تبادل DYDX، با استفاده از StarkWare ( ZK-Rollup که یک راهحل افزایش مقیاسپذیری و کاهش هزینهها است) پیادهسازی میشود. به طور کلی به نظر میرسد که ZK-Rollupها این نفوذ را در اکوسیستم اتریوم دارند و جامعه بر روی راهحلهای این چنینی برای آینده این اکوسیستم حساب باز کردهاند. در تعریف rollupها میتوان چنین گفت که به طور خلاصه آنها در واقع راهحلهای لایه دوم و ثانویه هستند که امنیت خویش را از زنجیره اصلی میگیرند. به بیان دیگر، تراکنشهای rollup بر روی یک زنجیره مجزا انجام میشوند و پس از اجرای تراکنشها در زنجیره rollup، این تراکنشها طبقهبندی شده و سپس در زنجیره اصلی اتریوم پست میشوند.
جالب است بدانید که DyDx، در سال 2022 حدودا 0.3 الی 0.6 میلیارد دلار از حجم معاملات در روز را پردازش کرده است. ناگفته نماند که DyDx در نسخه فعلی خویش نیز همچنان به اکوسیستم اتریوم و تولیدکنندگان بلاک آن برای پردازش تراکنشهای وابسته است. با توجه به چنین نکتهای همچنان احتمال قطع ارائه خدمات از سوی مقامات ایالات متحده آمریکا (همان طور که در جریان Tornado Cash اتفاق افتاد) DyDx را تهدید میکند. در پی چنین تهدیداتی، DyDx شهروندان ایالات متحده آمریکا را از استفاده از خدمات خود منع کرده است و علاوه بر آن، به طور رسمی کشورهایی را که در آنها ارائه خدمات نخواهد داشت را چنین مشخص کرده است:
« اگر شهروند یا مقیم هر یک از حوزههای قضایی زیر هستید یا به لحاظ فیزیکی ساکن آن محسوب میشوید، اجازه دسترسی به پورتال یا خدمات را ندارید: برمه، ساحل عاج، کوبا، جمهوری دموکراتیک کنگو، ایران، عراق، لیبی، مالی، نیکاراگوئه، جمهوری دموکراتیک خلق کره (کره شمالی)، سومالی، سودان، سوریه، یمن، زیمباوه یا هر ایالت، کشور یا منطقه دیگری که مشمول تحریمهای اعمال شده توسط دفتر کنترل سرمایههای خارجی ایالات متحده آمریکاست.»
در واقع DyDx، با انتقال به اکوسیستم Tendermint از اکوسیستم غولپیکر اتریوم و جریانهای داخلی، خارج از رمپ و جریان پول آن صرف نظر میکند تا تولیدکنندگان بلاک خودش را داشته باشد، طبیعتا استقلال بهای خاص خود را دارد. آنها قصد دارند مستقل شوند و اجرای یک Appchain در موقعیت آنها کاملا منطقی به نظر میرسد.
بخش سوم؛ قراردادهای هوشمند خارج از زنجیره
بلاک چین در واقع یک شبکه همتا به همتا مستقل است و به اطلاعات خارج از شبکه دسترسی ندارد. بنابراین، قراردادهای هوشمند محدود به دسترسی به اطلاعات موجود در بلاک چین هستند؛ اما اطلاعات زیادی در مورد خود بلاک چین به جز موجودی آدرس و در بلاک چینهای دارای قرارداد هوشمند، درباره وضعیت قرارداد وجود ندارد. توسعهدهندگان Dapp به منظور تسهیل فرآیند شرط بندی بر روی زنجیره یا معامله Perps، بایستی دادههای خارجی را وارد کنند که این کار را با استفاده از اوراکلها انجام میدهند. سرویس DyDx که در مطالب فوق به بررسی آن پرداختیم نیز از اوراکل استفاده میکند تا منطق اپلیکیشن خویش را از قیمت داراییهای دیجیتال در مبادلات خارجی مطلع کند.
اما اگر خود قرارداد هوشمند را به خارج از زنجیره منتقل کنیم و آنها را مستقیما با یک اوراکل در تعامل قرار دهیم، چه اتفاقی میافتد؟ این مسئله نه تنها میزان پهنای باند بلاک چین مورد نیاز برای اجرای چنین طرحی را کاهش میدهد، بلکه حریم خصوصی کاربر را نیز حفظ میکند؛ چراکه در این حالت نیازی به افشا و انتشار همه چیز در زنجیره وجود ندارد.
اوراکلها و قراردادهای هوشمند
معرفی دادههای خارجی به شبکه بلاک چین، به طور چشمگیری قابلیتهای قراردادهای هوشمند را گسترش میدهد؛ چراکه آنها میتوانند روابط قراردادی را براساس رویدادهای دنیای واقعی ایجاد نمایند. اوراکلها در واقع در یک شبکه بلاک چین به عنوان پلهایی عمل میکنند که دنیای درون و خارج از زنجیره را به هم متصل میکنند. اوراکلها میتوانند دادههای خارجی از نتایج یک بازی فوتبال گرفته تا ارزش سهام را به بلاک چین منتقل نمایند تا بتوان دادهها را در این قراردادهای هوشمند، قرار دهند. مسلما قراردادهای هوشمند بدون اطلاعات اوراکلها نمیتوانند در هیچ کدام از برنامههای موجود عملکرد مفیدی داشته باشند؛ به بیان دیگر، اوراکلهای نقش کلیدی را در اجرای قراردادهای هوشمند ایفا میکنند.
قراردادهای ورود محتاطانه (Discreet Log Contracts)
قراردادهای ورود محتاطانه که با نام اختصاری DLC شناخته میشوند، در واقع نوع جدیدی از قراردادهای هوشمند هستند که میتوانند بر روی یک سیستم اسکریپت نویسی بسیار محدود همانند آنچه در بیت کوین استفاده میشود، اجرا شوند. برخلاف رویههای معمولی که به عنوان مثال در شبکه اتریوم یافت میشود، قرارداد Discreet Log و همچنین غالب فعالیتهای آن، در بلاک چین منتشر نمیشود. شاید این مسئله که این طرح از اکوسیستم بیت کوین سرچشمه میگیرد (به خصوص با توجه به ناتوانی جامعه بیت کوین در یافتن اجماع و ارتقا قابلیتهای بلاک چین از طریق هارد فورک) چندان جای تعجب ندارد!
درصورتی که طرح DLC تکمیل گردد، این مسئله که آیا این قراردادها در خارج از اکوسیستم بیت کوین و بر روی بلاک چینهایی که از نظر فنی محدودتر هستند نیز پذیرفته میشوند یا خیر، جالب توجه خواهد بود. قراردادهای روی زنجیره موجب افزایش اندازه بلاک چین میشوند که چنین مسئلهای الزامات اجرای یک گره را در کنار هزینهها و زمان پردازش آن را افزایش میدهد و مسئله دیگر موجود در این زمینه از این قرار است که به دلیل عمومی بودن بلاک چین، هر ناظری قادر خواهد بود تعاملات موجود بر روی شبکه را ببیند. با کمک DLCها، نه ناظران بلاک چین و نه حتی اوراکلها از شرایط قرارداد مطلع نخواهند شد و اوراکلها در این حالت دسترسی به مبالغ تراکنشها نیز نخواهند داشت تا بتوانند از آن مطلع شوند.
در چنین قراردادهایی، طرفین قرارداد از طریق مکانسیم پرداخت در برابر اوراکلهای معیوب که در زمان وقوع رویداد امضایی تولید نمیکنند نیز محافظت میشوند. غالبا فقط دو تراکنش در زنجیره منتشر میشود و DLCها مانند هزینههای چند امضایی عادی به نظر میرسند. در چنین قراردادهایی هیچ ناظر خارجی نمیتواند از وجود یا جزئیات قرارداد از طریق دفتر کل مطلع شود؛ بنابراین، این قراردادها را قراردادهای ثبت نامحسوس نیز مینامند. به بیان دیگر قراردادهای ثبت نامحسوس از ترتیب ویژهای بین شرکتکنندگان (که غالبا دو نفر هستند؛ اما مشکلی در بالاتر رفتن تعداد نفرات وجود ندارد) شکل میگیرد تا در نهایت مجموعه خاصی از نتایج را ترتیب دهند و برای این نتیجه از یک اوراکل کمک میگیرند.
درحالی که تحقیق و توسعه بر روی DLCها هنوز در مراحل اولیه خویش است و در کمپهای متعدد R'n'D ادامه دارد؛ اما به نظر بسیاری از تحلیلگران خبره، طرح خوبی به شمار میآید و علت این امر را باید در این نکته جستجو کرد که راهحلهای بسیار خوبی را برای مشکلاتی که قبلا ذکر کردیم، ارائه میکند. به عنوان مثال، یکی از بهترین راهحلها برای حفظ حریم خصوصی تلقی میشود و مسلما به هنگامی که هیچ کس نتواند متوجه بشود که تعامل شما با طرف مقابل بر سر چه موضوعی است، طبیعتا عملیات کمتری نیز در جهت متوقف کردن این قرارداد صورت میگیرد.
تصور این مسئله که این طرح تا چه میزان میتواند برای بسیاری از کارهایی که معمولا به صورت زنجیرهای انجام میشود، مفید باشد چندان دشوار نیست. مسلما اگر بتوان این طرح را به منظور پشتیبانی از هر تعداد شرکت کننده در یک کانال پرداخت بزرگ و جمعی ارتقا داد، این امر قابلیت استفاده از طرحهای DLC را تا چندین مرتبه افزایش میدهد. ناگفته نماند که به نظر میرسد تلاشها برای داشتن DLC در شبکه لایتنینگ به دلیل اجرای CFDها بر روی بیت کوین متوقف شده است که این مسئله مایه تاسف است؛ چراکه با توجه به ماهیت کاملا خارج از زنجیره این قراردادها، چنین طرحی میتواند مقیاس تقریبا بینهایتی را به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار دهد.
قراردادهای ورود محتاطانه این پتانسیل را دارند که برنامههایی مانند قراردادهای مشتق شده همتا به همتا، شرط بندیهای ورزشی، بازارهای پیشبینی و بیمه را باز کنند و در نهایت کمیت و کیفیت خدمات DeFi ساخته شده در شبکه بیت کوین را به شدت گسترش دهند؛ اما سوالی که پیش میآید این است که این طرح چرا باید در این نقطه متوقف گردد؟! در حالی که این طرحواره قادر است از هر نوع قراردادی پشتیبانی کند! به عنوان مثال، کاربران میتوانند یک اسکریپ پایتون را در کنسرسیومی از اوراکلها آپلود نمایند و اوراکلها نیز قرارداد بین کاربران را براساس نتیجه اسکریپت حل کرده و به اجرا درآورند. این مسئله دقیقا مشابه روشی است که ما غالبا از آن برای قراردادهای هوشمند استفاده میکنیم؛ اما تفاوتی که این قراردادها با قراردادهای هوشمند دارند از این قرار است که این قراردادها کاملا غیر زنجیرهای و خصوصی هستند و از مقیاسپذیری و حفظ حریم خصوصی بیشتری برخوردار هستند.
نکته طلایی در زمینه آینده قراردادهای هوشمند
در نهایت با تکامل فناوریهای مختلفی نظیر شبکه لایتنینگ، قراردادهای ورود محتاطانه و زنجیرههای فضایی (Spacechains) یا هر فناوری دیگری که امکان اجرای خارج از زنجیره قرارداد هوشمند را فراهم میکند، مجددا علاقه به اجرای قراردادهای هوشمند در بیت کوین احتمالا افزایش خواهد یافت. البته هرچند که انتقادات بسیار زیادی نسبت به بیت کوینرها وجود دارد؛ اما جامعه بیت کوین همواره به حفظ حریم خصوصی کاربران، تمرکز زدایی و استحکام سیستمهایی که به کار میگیرند توجه بیشتری داشته است و این کارها را نیز به خوبی انجام میدهد. مسلما اگر جامعه بیت کوین بتواند راهی را برای ایجاد خدمات مالی فرا زنجیرهای بر روی بیت کوین بیابد، با رونق شدیدی در فعالیتهای پیرامونی بیت کوین مواجه خواهد شد و احتمالا نه فقط برای بیت کوین، بلکه برای جایگزینهای بیت کوین همچون Peercoin که سازگاری نزدیک با اکوسیستم بیت کوین را حفظ کرده؛ اما از مدلهای اقتصادی و حکومتی بسیار پایدارتر استفاده میکند نیز مناسب خواهد بود.
اگر آزمایش قراردادهای هوشمند خارج از زنجیره و تعاملات خارج از زنجیره با اوراکلها برای رویدادهای خارج از زنجیره موفقیت آمیز باشد، احتمالا راهحلهای مشابه برای انواع مختلف بلاک چین نیز افزایش خواهد یافت و طرحهایی نظیر DLCها مطمئنا قادر خواهند بود بر روی اتریوم یا هر یک از صدها بلاک چین دیگر کار کنند. ناگفته نماند موفقیت راهحلهای rollup چهره کلی دنیای کریپتو را برای همیشه تغییر خواهند داد. بلاک چینهای «لایه 1» را میتوان به عنوان لایههای حل و فصل برای بلاک چینهای rollup تصور نمود و مسلما در چنین شرایطی هیچ چیز قادر نخواهد بود اتریوم را در این حوزه از سلطنت خلع نماید، البته با توجه به ایرادات وارده بر این شبکه و رابطه ضعیف آن با تمرکززدایی و مقاومت در برابر سانسور، چندان نمیتوان چنین تصور کرد که اتریوم همچنان بلاک چین قراردادهای هوشمند باقی بماند.
اکوسیستم کازماس و Tendermint (با وجود کاستیهایی که دارند) احتمالا در سالهای آینده یا حداقل تا زمانی که اکوسیستمی کاربردیتر ظاهر گردد، همچنان بر بازار اپچینها تسلط خواهند داشت و با توجه به بالا رفتن میزان فشارهای نظارتی، این مسئله که بلاکچینهای خصوصی بیشتر به سمت Tendermint سوق پیدا کنند دور از انتظار نخواهد بود. ناگفته نماند اگر در ارتباط با آینده قراردادهای هوشمند سوالی دارید که در این مقاله از کریپتوباز به آن اشاره نشده است، میتوانید سوال خود را در بخش نظرات مطرح کنید تا کارشناسان ما در اسرع وقت به سوال شما پاسخ دهند.