کلاهبرداری ZKasino
کلاهبرداری 33 میلیون دلاری ZKasino بازگشت 21 میلیون دلار به کیف پول چند امضا را میبیند. دستگیریها انجام شد، اما وجوه هنوز در حرکت هستند. امید برای قربانیان به عنوان بازپرداخت احتمالی وجود دارد.
با رشد روز افزون محبوبیت صنعت کریپتوکارنسی، پتانسیلهای این دنیای نوظهور برای جذب حداکثری سرمایه و دریافت سودهای نجومی از طریق آن بیش از پیش بر جوامع بشری نمایان شده است؛ با توجه به چنین مسئلهای این صنعت نوظهور نیز در حال بهروزرسانی زیرساختها و استراتژیهای جذب سرمایه خویش است تا ایرادات موجود در روشهای جذب سرمایه سابق نظیر عرضه اولیه توکن (ICO) را برطرف سازد. جالب است بدانید که در نظر برخی از توسعهدهندگان کریپتویی، دسترسی به افراد بیشتر به منظور ایجاد یک جامعه و پایگاه کاربری قوی امر بسیار مهمی است و گاها درجه این اهمیت به قدری بالا میرود که اهمیت جذب سرمایه در برابر آن رنگ میبازد!
لاک دراپ (Lockdrop) یکی از روشهای جدید جذب مشارکت حداکثری کاربران در پروژههای کریپتویی بوده که از آن به عنوان روشی برای توزیع توکنها، آن هم بدون هیچگونه جذب سرمایه خاصی یاد میشود. متاسفانه امروزه بسیاری از فعالان حوزه کریپتوکارنسی اطلاعات زیادی در ارتباط با لاک دراپ ندارند و غالبا توجه این افراد بر روی ایردراپها متمرکز شده و این در حالیست که به نظر بسیاری از صاحبنظران این حوزه، لاک دراپ از کارایی بیشتری در مقایسه با ایردراپ برخوردار است.
با توجه به تغییرات نوین زیرساختهای جذب سرمایه در پروژههای کریپتوکارنسی، روشهای جذب کاربر نیز تغییر کرده و به سمت لاک دراپ حرکت کرده است و عدم آشنایی کاربران با این روش توزیع توکن سبب شده تا سوالات و ابهامات بسیار زیادی در ذهن آنها شکل بگیرد و به همین علت ما این مقاله از بلاگ کریپتوباز را به معرفی و بررسی دقیق ماهیت و چیستی لاک دراپ اختصاص دادهایم؛ اگر شما هم در این زمینه کنجکاو هستید، تا انتهای این مطلب با ما همراه باشید.
این یک امر مبرهن است که هر پروژهای برای آن که بتواند جای پای خویش را در دنیای کریپتوکارنسی و مارکت رمزارزی سفت نماید، به عرضه و توزیع اولیه کوین خویش در میان کاربران و اعضای جامعه این دنیای نوظهور نیاز دارد؛ اما نکتهای که وجود دارد به این مسئله مربوط میشود که روشی که صاحبان پروژهها و تیم توسعهدهنده آنها در پیش میگیرند متفاوت بوده و همین تفاوت در روش توزیع توکن موجب ایجاد حالتهای مختلفی نظیر ایردراپ (Airdrop)، فروش توکن به حامیان اولیه (ICO) و غیره شده که هر یک دارای مزایا و معایب خاص خویش است. در طول کش و قوسهای بررسی مزایا و معایب این روشهای یاد شده، کمپانی «Commonwealth» که به وسیله ریموند ژونگ (Raymond Zhong) و دایلون چین (Dillon Chen) تاسیس شده است موفق به کشف روشی نوین به نام «لاک دراپ» گردید.
لاک دراپ در اصل به فرآیندی اطلاق میشود که کاربران در طول آن با برخورداری از مقداری از سهم یک رمزارز خاص و قفل کردن (لاک کردن آن) برای یک بازه زمانی مشخص، توکن اضافی دیگری را به همراه سرمایه خویش (به عنوان سود) دریافت میکنند. این روش توزیع توکن که بدون جذب هیچگونه سرمایه خاصی از سوی پروژه رمزارزی صورت میگیرد، هدف عالی کسب اعتبار و بالا بردن میزان محبوبیت و ارزش پروژه را در سر میپروراند. در واقع به بیان بهتر شاید بتوان چنین گفت که لاک دراپ همان ایردراپ اصلاح شدهای است که با متعهد ساختن کاربران، توکنهای رایگان به آنها اهدا میکند. روش کار لاک دراپ به این صورت است که شما یک توکن خاص همچون اتر (ETH) یا هر ارز دیجیتال دیگری را برای یک مدت زمان مشخص سپردهگذاری (Stake) میکنید و پس از اتمام این مدت زمان همان اتر یا رمزارز دیگری که استیک نموده بودید را به همراه توکن بومی این پروژه (پس از عرضه) دریافت میکنید.
لازم به ذکر است که در این شیوه توزیع توکن رمزارزی، مدت زمان استیکینگ متغییر بوده و میزان توکنهای دریافتی شما به عنوان سود استیکینگ براساس مقدار توکنی که سهامگذاری کرده بودید، تعیین خواهد شد. طبیعتا هرچه فردی میزان توکن ارز دیجیتال بیشتری سرمایهگذاری نماید، به همان میزان سود بیشتری عاید وی خواهد شد. به طور کلی، هدف اصلی لاک دراپ در تشویق کاربران به منظور مشارکت حداکثری اعضای جامعه دنیای رمزارزی در پروژههای جدید کریپتوکارنسی است؛ چنین مشارکتی مطمئنا به ارتقای امنیت پروژه و موفقیت آن منجر خواهد شد. این واقعیت که پس از اتمام دوره استیکینگ هم توکنهای ارز دیجیتال اصلی استیک شده به سرمایهگذار برگردانده میشود و هم توکن پروژه جدید به رایگان به آنها اهدا خواهد شد، موجب محبوبیت حداکثری این روش توزیع توکن در دنیای کریپتوکارنسی شده است.
عموما پس از آشنایی با ماهیت و چیستی لاک دراپ، این سوال ذهن مخاطبان را به خود مشغول میسازد که چه تفاوتی در میان روشهای توزیع توکن ارز دیجیتال به وسیله لاک دراپ و ایردراپ وجود دارد؟ مگر غیر این است که در ایردراپها نیز توکن پروژه به رایگان در اختیار کاربران قرار میگیرد؟ سوالاتی که واقعا به جا هستند و پاسخ آنها میتواند دید روشنتری را در اختیار سرمایهگذران پروژههای رمزارزی قرار دهد. به طور کلی گفته شد که در لاک دراپ اگر فردی مقداری ارز دیجیتال را قبل از عرضه توکن پروژه جدید مورد نظر در قرارداد هوشمند آن قفل نماید، پس از عرضه توکن این پروژه، نه تنها همان مقدار ارز دیجیتال قفل شده را دریافت خواهد کرد، بلکه مقداری از توکنهای پروژه جدید نیز به عنوان پاداش به وی اهدا میشود؛ اما در طرف دیگر ماجرا و در روش توزیع توکن ارز دیجیتال به وسیله ایردراپ، روش کار به شکل دیگری است.
در واقع در روش ایردراپ، عموما کاربران با حضور در شبکه آزمایشی و انجام اقدامات مرتبط با پروژه یا ارائه نقدینگی به تعامل با پروژه پرداخته و در ازای چنین تعاملی مقداری توکن رایگان پروژه مورد نظر را دریافت میکنند. در این روش، گاها سطح سختی تعامل با پروژه به قدری پایین آورده میشود که کاربران با انجام اقدامات سادهای همچون فالو کردن صفحات اجتماعی این پروژه، توکن رایگان به دست آورند؛ اما به طور کلی تفاوت اصلی موجود در میان روش لاک دراپ و ایردراپ به سطح تعهد کاربران نسبت به پروژه مورد نظر مربوط میشود.
در یک ایردراپ، کاربری ممکن است به عنوان تشکر به دلیل حمایت از پروتکل، با استفاده از سایر توکنهایی که در اختیار دارد ایردراپ مدنظر را دریافت کند و تعهد مالی کمتری نسبت به پروژه داشته باشد؛ این در حالی است که در روش لاک دراپ، کاربران با استیک رمزارزهای خویش (که دارای خطرات بالقوه خاص خود میباشد) لاک دراپ را دریافت میکنند. با چنین مقایسهای روشن میشود که از روش لاک دراپ میتوان به عنوان روشی برای ایجاد یک جامعه پویا و فعال بهره برد و این درحالی است که در طرف دیگر ماجرا هرچند ایردراپها به لحاظ بازاریابی طیف وسیعتری را در مقایسه با لاک دراپها تحت پوشش خود قرار میدهند و تب و تاب سرمایهگذاری بیشتری را در میان کاربران ایجاد مینمایند؛ اما نباید این واقعیت را از نظر دور داشت که تاثیر ایردراپها کوتاه مدت بوده و در صورتی که پروژه مدنظر به معروفیت و محبوبیت کافی دست پیدا نکند، قطعا در یک بازه زمانی بسیار کوتاه به فراموشی سپرده خواهد شد.
عموما سرمایهگذاران حرفهای مارکت ارز دیجیتال سوالاتی در ارتباط با سودآوری مشارکت در لاک دراپها را مطرح میکنند و به دنبال پاسخ این سوال هستند که آیا شرکت در لاک دراپ مفید و سودآور است؟ یا آیا پروژههای مبتنی بر لاک دراپ ارزش سرمایهگذاری دارند؟! در دنیای کریپتوکارنسی نمیتوان یک نسخه کلی برای چنین سوالاتی پیچید؛ چراکه پاسخ این سوالات کاملا به نوع لاک دراپ مورد نظر بستگی دارد، در حالی که سرمایهگذاری بر روی برخی از لاک دراپها مفید و سودآور است در طرف دیگر ماجرا نیز برخی لاک دراپهای دیگری قرار دارند که عموما وقت کاربران را تلف کرده و سودهای بسیار ناچیزی را عاید سرمایهگذاران خویش مینمایند.
اگر قصد ورود و سرمایهگذاری بر روی یک لاک دراپ مشخصی را دارید و میخواهید بدانید که آیا این عمل شما سودآور است یا خیر، باید این نکته کلیدی را مورد بررسی و توجه قرار دهید که قفل کردن این ارزهای دیجیتال در لاک دراپ مورد نظر در نهایت شما را به چه میزان سود خواهد رساند؟! آیا در حالتی که این میزان ارز دیجیتال قفل شده در مدت زمان استیک برای لاک دراپ را در بازار رمزارزی به ترید و معامله اختصاص میدادید، سود بیشتری دریافت میکردید؟ اگر پاسخ شما به سوال اخیر مثبت بود، مطمئنا سرمایهگذاری در این پروژه به زیان شما منتهی خواهد شد. به طور کلی قبل از ورود به سرمایهگذاری بر روی پروژههای رمزارزی حتما باید تحقیقات جامعی را در ارتباط با میزان محبوبیت و آینده این پروتکل و پروژه جدید معرفی شده انجام دهید تا پس از آن قادر باشید به درستی و کاملا منطقی به این سوال پاسخ دهید که آیا قصد دارید برای یک بازه زمانی طولانی مدت به این پروژه متعهد باشید یا خیر.
اگر به اهداف اصلی راهاندازی لاک دراپ که ایجاد جامعه متعهد و درگیر و همچنین جلوگیری از تخلیه ناگهانی توکنهای اهدا شده است، بازگردیم و تاریخچه لاک دراپها را مورد بررسی قرار دهیم، در این حالت متوجه خواهیم شد که بسیاری از این لاک دراپها پس از اتمام مدت زمان استیکینگ رشد قیمتی خوبی را در توکنهای اهدایی رایگان به دست آوردهاند و بررسی فاندامنتال لاک دراپ مورد نظر مهمترین کاری است که هر سرمایهگذار قبل از ورود به پروژه بایستی به سراغ آن رفته و با اطمینان از سودآوری این پروژه، به آن ورود نماید.
بیشتربخوانید: معامله آربیتراژ چیست؟
این نکته بر هیچکس پوشیده نیست که هر پروژه نوظهوری به یک پایگاه کاربری قدرتمند نیاز دارد؛ اما این مسئله در شبکههای غیرمتمرکز و پروژههای بلاک چینی از اهمیت بیشتری در مقایسه با سایر حوزهها برخوردار است و مسلما پشتیبانی و تعهد بیشتر به شبکه که نتیجه دستیابی به یک جامعه کاربری قدرتمند است، بستری را فراهم میکند تا پروژه به رشد بیشتری دست یافته و قلههای موفقیت را یکی پس از دیگری فتح نماید. به هنگامی که صاحبان پروژه به دارندگان توکنها حقوق ویژهای نظیر توان شرکت در تصمیمهای حاکمیتی شبکه را اعطا میکنند، میزان تعهد جامعه را نسبت به این پروژه افزایش میدهند.
علت این مسئله در این نکته نهفته است که هر یک از این اعضای جامعه نظر خود را در مسیر حرکتی پروژه موثر دانسته و با ارائه آرای خویش در ارتباط با تغییر پروتکل و مواردی از این دست، به بهبود وضعیت شبکه کمک کرده و چشمانداز نوینی را در اختیار صاحبان این پروژه رمزارزی قرار میدهند. مسلما وجود توکن و حضور تعداد بالای سرمایهگذاران در شبکه، به غیرمتمرکزتر شدن این شبکه منجر خواهد شد؛ امری که امنیت حداکثری آن شبکه را تامین کرده و احتمال بروز هرگونه دستکاری و خرابکاری در آن را کاهش میدهد.
گفته شد که هیچ اجباری بر صاحبان پروژههای رمزارزی دنیای کریپتوکارنسی وجود ندارد که حتما از شیوه خاص توزیع توکن استفاده نمایند و هر پروژهای متناسب با سیاستها و هدفگذاریهای خاص خویش، ممکن است روش توزیع توکن مبتنی بر جذب سرمایه یا بدون جذب سرمایه را انتخاب نماید. مطمئنا معرفی و بررسی چند نمونه از لاک دراپها به عنوان روش توزیع توکن بدون جذب سرمایه، درک بهتری را از ماهیت این شیوه خاص توزیع توکن ارز دیجیتال در اختیار شما قرار خواهد داد؛ به همین علت در ادامه به معرفی سه مورد از پروژههای محبوب که از لاک دراپ بهره بردهاند، میپردازیم:
لاک دراپ مارس یکی از لاک دراپهای محبوبی است که در واقع یک پلتفرم وامدهی غیرمتصدیانه در بستر شبکه ترا (Terra) به شمار میرود. در این پروتکل که توکنها با مکانیزم لاک دراپ در اختیار کاربران قرار گرفت، یک اصل کلیدی وجود داشت و آن، این که هر چه «مدت زمان» استیک ارزهای دیجیتال طولانیتر باشد، به همان میزان، سود بیشتری عاید سرمایهگذاران خواهد شد. در واقع کاربران در این پروتکل، با استیک USTهای خویش در مکانی به نام بانک قرمز (Red Bank) در یک بازه زمانی 3 الی 18 ماهه، سود دریافت میکردند.
استروپورت در واقع یک بازارساز خودکار (AMM) بر بستر شبکه ترا بوده که با نوآوریهای خاص خود در حوزه بازارسازهای خودکار، به یک مرکز نقدینگی برای کلیه داراییهای ترا تبدیل شده و ویژگیهایی همچون استخراج نقدینگی دوگانه را در اختیار کاربران قرار داده است. در واقع نوآوری پروژه آستروت در حوزه صرافیهای غیرمتمرکز به این نکته مربوط میشود که از طریق این بازارساز خودکار به راحتی میتوان توکنها را سهامگذاری (استیک) و مبادله کرده و از طریق آنها در رایگیریها شرکت کرد. نکته جالب توجه در ارتباط با مارکت پلیس استروپورت به این مسئله مربوط میشود که این بازار تعطیلی خاصی نداشته و هر فردی قادر است با تامین نقدینگی در یکی از دو استخر مربوطه به راهاندازی یک بازار معتبر اقدام نماید.
جالب است بدانید که این پروژه حدودا 7.5 درصد از توکنهای خویش را به لاک دراپ اختصاص داده بود و در واقع صاحبان پروژه استروپوت در فاز اول توکن ASTRO به توزیع لونا به عنوان ایردراپ در میان کاربران خویش اقدام کردند؛ اما در مرحله بعدی ارائهدهندگان نقدینگی تراسواپ (Terraswap) توانستند توکنهای خویش را در استروپورت استیک کرده و سهمی از پاداشهای بعدی آسترو را به خود اختصاص دهند. ناگفته نماند که مدت زمان این سهامگذاری و استیک تا 2 هفته به طول میانجامید. در مرحله سوم نیز این امکان برای کاربران فراهم گردید تا با واگذاری توکنهای آسترو یا UST به استخرهای نقدینگی، نقدینگی موجود در این استخرها را افزایش داده و عملا کشف قیمت را محقق سازند.
یکی از بهترین نمونههایی که میتوان برای لاک دراپ مثال زد، به لاک دراپ اجوار مربوط میشود؛ در واقع اجوار (Edgeware) نخستین پروتکل پیشرو در زمینه لاک دراپ به شمار میرود که در سال 2019 انجام گرفت. جالب است بدانید که در این پروژه حدودا 90 درصد از توکنها به لاک دراپ اختصاص داده شد و صرفا 10 درصد آن در میان اعضای تیم توسعه دهنده این پروژه توزیع گردید. در پروژه اجوار کاربران با استیک اترهای خویش در قرارداد هوشمند این لاک دراپ، پس از 12 ماه علاوه بر دریافت اترهای خویش، سودهای خوبی نیز دریافت کردند.
البته در کنار لاک دراپ، این پروژه بستری را برای دریافت ایردراپ نیز فراهم کرده بود و کاربران میتوانستند با سیگنال دهی (به جای استیک اتر) که قرینهای بر قصد این افراد برای حضور در این شبکه تلقی میشد، ایردراپ آن را دریافت نمایند، البته این کاربران در مقایسه با افرادی که در لاک دراپ شرکت کرده بودند، سود کمتری دریافت کرده و نمیتوانستند به عنوان یک تائید کننده در شبکه به فعالیت بپردازند.
مکانیزم لاک دراپها متناسب با ویژگیهای خاص پروتکلی خویش موجب شده تا این مکانیزم در هر پروژه کمی متفاوتتر ظاهر گردد؛ اما به طور کلی اگر قصد مشارکت در یک لاک دراپ را داشته باشید، در این صورت با مراحل زیر مواجه خواهید شد:
• در قدم اول، پروتکل به معرفی شرایط لاک دراک مورد نظر میپردازد.
• پس از استیک رمزارز، دارایی دیجیتالی شما برای یک مدت زمان کاملا مشخص در قرارداد هوشمند پروتکل قفل میشود که این دارایی دیجیتالی ممکن است اتر یا هر ارز دیجیتال دیگری نظیر استیبل کوینها نیز باشد.
• پس از اتمام مدت زمان لاک دراپ، دارایی اصلی به همراه سود آن به کاربر برگردانده خواهد شد.
البته برخی از سرمایهگذاران فعال در حوزه لاک دراپ در طول مدت زمان استیک دارایی دیجتیالی دست به یکسری اقدامات اختیاری میزنند، مثلا در مرحله استیک و قفل دارایی متعهد میشوند که توکنهای پاداش را در استخر نقدینگی لاک نمایند؛ به عبارت بهتر یعنی با قفل این نقدینگی میتوان بر روی سود حاصل از سرمایهگذاری قبلی، مجددا سرمایهگذاری کرده و سود و پاداش بیشتری را به دست آورد. برای درک بهتر این مسئله به مثال زیر توجه نمایید:
تصور کنید که کاربری مقداری اتر را به عنوان وثیقه در یک لاک دراپ استیک میکند و برای چنین کاری قرار است توکن Z را به عنوان پاداش دریافت نماید، حال پس از اتمام مدت لاک دراپ و قبل از دریافت توکن Z، میتواند این توکن را به استخر نقدینگی ارائه کند و با قفل کردن نقدینگی پاداش بیشتری را دریافت نماید.
گفته شد که لاک دراپ در اصل یکی از روشهای توزیع توکن در میان اعضای جامعه دنیای کریپتوکارنسی بوده که این امکان را برای توسعهدهندگان پروژههای رمزارزی فراهم میآورد تا در زمان ورود رسمی به مارکت ارز دیجیتال از یک جامعه وفادار و متعهد برخوردار باشند. با توجه به شباهتهای موجود در میان لاک دراپ و ایردراپ، گاها تشخیص آن برای بسیاری از کاربران دشوار میشود و به همین علت ما این مقاله از بلاگ کریپتوباز را به بررسی دقیق چیستی و ماهیت لاک دراپ (Lockdrop) اختصاص دادیم تا کاربران به راحتی بتوانند از فرصتهای شگفتانگیزی که به وسیله این شیوه خاص توزیع توکن در اختیار کاربران قرار میگیرد، بهرهمند شوند و همان طور که در مطالب فوق مشاهده کردید، در لاک دراپ کاربران مقداری از ارزهای دیجیتالی خویش را در حمایت از پروژه برای مدت زمان مشخصی استیک میکنند و پس از اتمام این مدت علاوه بر دریافت ارزهای استیک شده، توکن رایگان پروژه را نیز به عنوان پاداش دریافت میکنند.
عموما شرکت در لاک دراپ پیچیدگی خاصی نداشته و صرفا باید قبل از سرمایهگذاری بر روی هر پروژهای تحقیقات جامعی در ارتباط با وضعیت فعلی و آتی آن انجام دهید و با دید روشنتری ارزهای دیجیتال خویش را در پروژه مورد نظر قفل کنید. ناگفته نماند که اگر در ارتباط با مفهوم لاک دراپ سوالی دارید که پاسخ آن را در مطالب فوق پیدا نکردید، میتوانید سوال خود را در بخش نظرات مطرح کنید تا کارشناسان ما در اسرع وقت به سوال شما پاسخ دهند.
هدف اصلی توسعهدهندگان از انتخاب شیوه لاک دراپ برای توزیع توکنهای پروژه، دستیابی به یک جامعه متعهد و پایگاه کاربری قدرتمند است.
این شیوه توزیع توکن بر پایه قفل و استیک کردن ارزهای دیجیتال در طول یک بازه زمانی مشخص و سپس بازگرداندن سرمایه قفل شده به همراه توکن رایگان بنا شده است.
علت این امر در این نکته نهفته است که پس از اتمام مدت زمان استیک ارزهای دیجیتال، اصل این ارزها به همراه توکنهای رایگان پروژه در اختیار کاربران قرار میگیرد.